مقالات
صفحه اصلی   /   مقالات   /   نسخه شناسی و متن پژوهی   /   چند نسخه از نفائس کتابخانه امیرالمؤمنین علیه السلام در نجف اشرف
چند نسخه از نفائس کتابخانه امیرالمؤمنین علیه السلام در نجف اشرف
چند نسخه از نفائس کتابخانه امیرالمؤمنین علیه السلام در نجف اشرف
هرچند نجف اشرف، حوزه علمى فعال و ديرپايى دارد و کتابخانه‌هاى بزرگ و کوچک بسيار زيادى را در طول قرن‌ها در خود جاى داده و بسيارى از اين کتابخانه‌ها را تا دوره معاصر، مى توان در منابع تاريخى و کتابشناسى، به آسانى يافت؛ اما حکايت کتابخانه علّامه امينى، حکايتى ديگر است.
کتابخانه اى که علّامه امينى رضوان الله تعالى عليه، در نجف اشرف بنياد نهاد و به نام مبارک اميرالمؤمنين عليه السلام نامگذارى کرد، بى شک يکى از مفاخر حوزه علمى شيعه در دوران معاصر است. اين کتابخانه، به همت علّامه امينى تأسيس شد و با همت بى نظير ايشان و تلاش پى گير حلقه اى از شاگردان، و فرزند آن مرد بزرگ، در اندک زمانى به يکى از غنى ترين و فعال ترين مراکز علمى اسلامى بدل شد، و با اندک فاصله اى از حرم مطهر اميرالمؤمنين عليه السلام، مقصد و منظور نظر قاصدان نجف اشرف از سرزمين‌هاى دور و نزديک شد. امروزه که نشريه داخلى اين کتابخانه را، با عنوان صحيفة المکتبة، از نظر مى گذرانيم، ارتباطات و حرکت علمى اين کتابخانه و نظم و نسق فعاليتش را حيرت آور مى يابيم و مى بينيم که علّامه با چه نگاه امروزينى به فعاليت کتابخانه اى مى نگريسته و هيچ مرزى نمى توانسته فعاليتش را محدود کند. علّامه در اين کتابخانه از سويى ناظر به جمع آورى کتب بوده که زمينه اصلى فعاليت است، و مى توان در آن بخش‌هاى مختلف براى کتب چاپى نو و کهنه و چاپ سنگى، به زبان‌هاى اسلامى و زبان‌هاى بيگانه را مشاهده کرد و هر کدام بخشى پربار به خود اختصاص داده است، و در کنار آنها بخش فعال نشريات و مهم تر از همه، مخزن کتب خطى فوق العاده ارزشمند اين کتابخانه را ديد؛ و از سويى ديگر به خدماتى پژوهشى نظر داشته تا محققان را از سراسر جهان دعوت کند و به آنان امکاناتى اختصاص دهد و خدمات علمى برساند.

اکنون پس از چند دهه، هنگامى که در ميان مخازن کتابخانه قدم مى زنيم، فضاى حزن انگيزى را مى بينيم که در آن، گردى سى و چند ساله1با روى کار آمدن رژيم بعث در عراق و چند دهه حکومت صدام، حوزه نجف، که يکى از شکوهمندترين دوره‌هاى خود را مى گذراند، و ستارگان بزرگى را پرورش داده بود که همگى در کنار هم، در کوچه پس کوچه‌هاى اين شهر خانه داشتند و در کتابخانه‌ها و مدرسه‌هاى اين شهر به تدريس و بحث علمى و تأليف کتب و رسائل مى پرداختند، ناگهان مورد تهاجم قرار گرفت و دانشمندان و بزرگان اين شهر يا از دم تيغ صداميان گذشتند يا در کشورهاى ديگر پراکنده شدند و به گوشه اى پناه بردند و پس از چند سال، سالخوردگان از دنيا رفتند و شاگردانشان از ادامه بهره گيرى از آن حوزه پرشکوه، بازماندند و پراکنده گشتند. بر همه جاى آن نشسته است و اگر گوش بر قفسه‌ها و ديوارهاى آن بگذاريم، صدايى دور، از تکاپوها و تلاش‌هاى کسانى به گوش مى رسد که همه ممالک اسلامى را شهر به شهر و کتابخانه به کتابخانه رفته اند، تا کتابى تازه و سخنى نو با خود به ارمغان آورند و عکسى و ميکروفيلمى از نسخه اى کهن و ارزشمند به اين مجموعه بيفزايند. خاموشىِ امروزِ اين کتابخانه، در کنار مزار علّامه امينى، دل هر بيننده مشتاق را، سخت به درد مى آورد.

در سفرى که در ماه ذى الحجه سال گذشته همراه با فرزند علّامه، جناب حاج شيخ احمد امينى، به نجف رفتيم، فرصتى پيش آمد، تا چند صباحى در مخزن کتب خطى اين کتابخانه باشم. در جاى جاى اين کتابخانه و خصوصاً در بخش خطى، مى توانستم اثر دستان و قلم مرحوم پدرم علّامه سيد عبدالعزيز طباطبائى را ببينم که در کنار دستخطهاى خودِ علّامه امينى يا مرحوم علّامه شيخ آقابزرگ تهرانى و مرحوم آية الله سيد محمّد نورى رضوان الله عليهم، در شناسايى نسخ خطى کوشيده اند و گره گشايى کرده اند.
فهرست مخطوطات اين کتابخانه به قلم محقق طباطبائى، در دو مجلد تأليف شده، که بخشى از آن در مجله تراثنا منتشر شده است. هرچند اين فهرست به زودى از سوى بنياد محقق طباطبايى به صورت کامل منتشر خواهد شد، اما همچنان بسيارند نسخه‌هاى ارزشمندى که آن مرحوم، مجال فهرستنگارى آنها را نيافت و همچنان، شناسايى نشده، باقى مانده اند.

آنچه در پى مى آيد برگزيده اى است از نفائس اين کتابخانه که از مطاوى فهرست آن مرحوم، استخراج شده است و اطلاعات آن فهرست عيناً منعکس شده. اطلاعات نسخى را که در اين نفائس ذکر شده اند اما در فهرست کتابخانه نيست، از مشاهدات اين کمترين در مخزن نسخ خطى آن کتابخانه است. اين کار همچنان مرهون اشارات و نکته بينى‌هاى دوست محققم جناب آقاى سيد محمدحسين حکيم است که چند سالى است از ظرائف نسخه شناسى‌هاى او بهره مى برم. بديهى است به علت شناسايى نشدن تقريباً نيمى از نسخ خطى اين کتابخانه، اين مخزن همچنان نفائس ارزشمندى دارد که هنوز شناخته نشده اند. چنانکه با نگاهى به اين مخطوطات دريافتم که آنچه فهرست شده است، از سوى فهرستنگار گزينش نشده بوده، و نسخه‌هاى نفيسى همچون شفاى بوعلى از قرن پنجم و تبيان شيخ از قرن پنجم، و چندين نسخه نفيس ديگر، همچنان فهرست نشده باقى مانده اند.

نسخه‌هاى خطى کتابخانه اميرالمؤمنين عليه السلام از چند جهت قابل توجهند:
1. کتابخانه نسخه‌هاى قديمى و سالخورده اى دارد.
2. در ميان اين نسخ، ميراث علماى شيعه فراوان است.
3. در اين ميان نسخى که هرچند سالخورده نيستند اما به خط مؤلف اند يا در زمان حيات مؤلف کتابت شده اند بسيارند.
4. همچنين نسخه‌هايى هست که متعلق به کتابخانه‌هاى شاهزادگان، از جمله صدرالسلطنه و فرهاد ميرزا معتمد الدوله و مبشر السلطنه هستند، و گاه نسخه‌هاى سلطنتى چشمگيرى در آن ميانه به چشم مى خورد.
5. در آخر، مى توان نسخه‌هاى تزئينى و هنرى بسيارى را که در اين کتابخانه گرد آمده است مشاهده کرد. نسخه‌هايى که از لحاظ ظرافت‌هاى تذهيب و خطاطى و نگارگرى و جلدسازى، حائز اهميتند2در اين زمره، مى توان قرآن خطى بزرگى را مشاهده کرد که گويا با همت خود علّامه، به استادان معاصر سپرده شده تا با خط نيکو و تذهيب استادانه و جلد فاخر، نمونه هنرى نسخه پردازى قرن حاضر باشد..
در اين مقاله، تنها به ذکر چند نسخه ارزشمند اين کتابخانه به عنوان نمونه مى پردازيم که قدمتى دارند يا به خطوط مؤلفند و يا اجازه و دستخط علماى بزرگ را دارند. از اين نمونه‌ها نسخه‌هاى بسيار ديگرى در اين کتابخانه هست که اينجا ذکر نشده اند و تنها چند نسخه به عنوان نمونه متناسب با حجم اين ويژه نامه عرضه مى شود. از کتابهاى شاهزادگان نيز تنها اکتفا به کتابهاى صدرالسلطنه مى کنيم. اميدوارم در آينده فهرست کاملى از نفائس اين کتابخانه عرضه شود.

اما آنچه که فهرست نشده است:

(ش. 171) التبيان
تفسير شيخ الطائفه طوسى.
نسخه بسيار ارزشمندى است در 281 برگ، از قرن پنجم، به خط نسخ و برخى کلمات غير معجم کتابت شده است. عناوين آن با مرکب سياه به خط درشت کتابت شده است. از اواخر تفسير آيه 150 سوره بقره تا آيه 95 سوره آل عمران را شامل است. نام سوره‌ها بر سمت چپِ بالاى همه صفحات نوشته شده.
در اخر نسخه آمده است: «قوبلت في مجالس آخرها التاسع عشر من شوّال سنة خمس مائة».
اين نسخه را - با نسخ متعدد ديگرى - سرلشکر ضرغامى در دوره محمدرضا شاه، در سال 1373 قمرى به کتابخانه اميرالمؤمنين عليه السلام هديه داده است.
در آغاز و انجام نسخه مهر مربع با سجع «المتوکل على الله الغنى محمّد رضا الحسينى» و مهر مربع ديگرى با عبارت «محمدصفى بن محمدرضا الحسينى 1278» و در آخر نسخه مهر بيضى «عبده محمدرضا الحسينى» آمده است.

(ش. 3070) الشفاء
از شيخ الرئيس ابن سينا.
نسخه بسيار نفيسى است از قرن پنجم.
شامل کمى از اواخر مقاله سوم طبيعيات و پس از آن فصل اول مقاله چهارم «في قول کلى على الحواس الباطنة التي للحيوان».
به خط نسخ کهنى غير معجم کتابت شده است و راده‌ها و نشان‌ها به شنگرف است. عناوين مباحث در حاشيه نسخه نيز به شنگرف کتابت شده است. تعداد سطرها مختلف است و معمولاً بيش از سى سطر است. در 33/ب در آخر کتاب النفس طبيعيات آمده است: «..وقع الفراغ من کت[ابته ]منتصف صفر سنة ست وتسعين واربعمائة هجرية الحمد للَّه رب العالمين وصلواته على نبيه وآله الطاهرين أجمعين». و پس از آن فن هفتم طبيعيات که يک مقاله است آغاز شده است که تاريخ فراغ آن در 43/ب اواخر صفر همان سال ذکر شده است. پس از آن افتادگى اندکى احتمالاً به اندازه دو برگ از آغاز مقاله اول الهيات دارد و عبارت آن اينچنين آغاز مى شود: «قدر ما يکون قد وقفت عليه مما سلف لک من الکتب ولم يتبين من ذلک أن موضوع العلم الإلهى...» و به اوائل فصل دوم مقاله نهم الهيات خاتمه مى يابد. انجام موجود: «فهکذا أيضاً الحرکة الأولى فإنّ محرّکها لايزال يحدث في جسمها ميلاً بعد ميل وذلک الميل لا يمتنع أن يسمى طبيعة لأنه ليس بنفس ولا من خارج ولا له ارادة».
سه نسخه ديگر از الشفاء در فهرست محقق طباطبايى معرفى شده است که يکى از آنها به شماره 1096، مهم است و به خط عبدالحى بن عبدالرزاق رضوى مؤلف حديقة الشيعة است به تاريخ 1091، که از روى نسخه اى که در بغداد به سال 503 کتابت شده است نوشته شده و تصحيح شده و تعليقاتى دارد.

(ش. 1324) زيج الغ بيک
نسخه ارزشمندى است احتمالاً از قرن نهم. حواشى بسيارى با نشان «12» و «شرخ» و «عبدالرحمن» و «ع ر» و «ع ر عفى عنه» و «قطب» و «رفيع» دارد. با جداول شنگرف تزئين شده است. نام کاتب بعضى از جداول زيج (در 8/ب) «محمدمهدى» آمده است. در 184 برگ نوشته شده و 26 برگ به آن ضميمه شده است که آنها نيز کهن اند. در آغاز نسخه براى تاريخ درگذشت الغ بيک آمده است:
شاه مغفور الغ بيک عليه الرحمة
آنکه خود را به سوى کعبه مقصود رساند
راست در عاشر ماه رمضان گشت شهيد
خلق را محنت او بر سر آتش بنشاند
اگر اى دل ز تو تاريخ وفاتش پرسند
گوى: اى بيخبران دور الغ بيک نماند

(ش. 582) غرر الحکم ودرر الکلم
از عبدالواحد آمدى.
نسخه نفيسى است با جلد ميشن عنابى، به محمّد بن صدقة بن حسين بن فائز که کتابت آن را در سلخ ربيع الثانى سال 740، در نجف اشرف به خط نسخ زيبايى به پايان برده است. عناوين آن به شنگرف است و رکابه دارد. پس از آن در نسخه کتاب معدن الجواهر ونزهة الخواطر من الواحد إلى العاشر تأليف شيخ ابوالفتح کراچکى رحمه الله (128/ب - 134/الف) به خط بسيار ريز کتابت شده است و تاريخ کتابت آن پاک شده است «نسخه في مستهل ربيع الآخر...». در آغاز نسخه به خط مبارک علّامه شيخ آقابزرگ تهرانى آمده است که کاتب از فخر المحققين اجازه دارد و اينکه اين معدن الجواهر کامل است اما در صحافى برگهاى آن تقديم و تأخير شده است.

مفاتيح الغيب
تفسير کبير فخر رازى است از قرن هشتم، به خط احمد بن محمّد بن فريد اردبيلى، با رکابه، در 17 سطر، با تعليقات فراوان با نشان «5» و «5 عبدالله» و «5 ظم». از آغاز و انجام افتادگى دارد. از سوره حجر آغاز شده و تا آيه 41 سوره نور پايان مى يابد.

(ش. 514) من لا يحضره الفقيه
از اين کتاب نسخه‌هاى بسيارى در کتابخانه اميرالمؤمنين هست و از آن جمله نسخه ارزشمندى است، که آن را «...؟ الله بن ...؟ محمود» کتابت کرده و آن را در روز يکشنبه جمادى الآخر سال 984 به انجام رسانده است. تملک حسين بن على بن زين الدين حسينى شامى عامِلى، در مکه معظمه و تملک برادرش محمّد بن على بن زين الدين، بر نسخه آمده است. اين نسخه از جمله نسخى است که مرحوم آية الله العظمى سيد شهاب الدين مرعشى نجفى، به اين کتابخانه هديه کرده است و تاريخ اهداء اين نسخه، 1376 است. نسخه ارزشمندى است و قرائت و تصحيح شده و حواشى بسيار دارد. در 384 برگ به خط نسخ نوشته شده و در پايان آن اشعارى از شريف مرتضى علم الهدى کتابت شده است.

(ش. 733) نظم درر السمطين في فضائل المصطفى والمرتضى والبتول والسبطين
تأليف محمد بن يوسف زرندى که در اين نسخه به صورت «محمّد بن يوسف بن الحسن بن محمّد بن محمود بن الحسن الزرنديّ محتداً المدنيّ داراً ومولداً الأوسيّ الأنصاريّ نسباً...» معرفى شده است. آغاز: «الحمد للَّه ذي المنّ والإحسان...». در شيراز در رمضان سال 747 تأليف شده است.
نسخه کهن و نفيسى است و احتمالاً به خط مؤلف است و تعليقاتى در حاشيه دارد. در 123 برگ به خط نسخ کتابت شده و جلد تيماج سياه مجدول دارد.
(ش. 292) هداية الأمة إلى أحکام الأئمّة
در احاديث فقهى از محدث بزرگ حر عاملى (م. 1104).
نسخه نفيسى است که به سال 1091 در زمان حيات مؤلف به خط نسخ خوش در 417 برگ، کتابت شده است و تصحيح شده است. مهر عباسعلى کرارى بر نسخه آمده است. جلد آن ميشن عنابى مجدول با ترنج و سرترنج ضربى است. اين نسخه را مرحوم سيد احمد زنجانى در هشتم شوال 1374 به کتابخانه اهدا کرده است.


آنچه که در فهرست محقق طباطبائى آمده است:

(ش. 270) أطباق الذهب
از شيخ شرف الدين عبد المؤمن بن هبة الله مغربى اصفهانى.
مورخ سوم شوال 708، در ضمن مجموعه ادبى کهنى است.

(ش. 2239) التأويلات
اثر شيخ ابو الغنائم عبد الرزّاق بن جمال الدين کاشانى سمرقندى.
آغاز: «الحمد للَّه الذي جعل مناظم کلامه مظاهر صفاته...».
نسخه کتابت اواخر جمادى الاولى سال 892 در 214 برگ، با تملک و خطوط عده اى که اکثر آنها پاک شده است. آنچه موجود است تملک عبد الواسع بن محمد معصوم تونى است بخط و مهرى که تاريخ 1085 دارد.

(ش. 769) تذکرة الفقهاء
نسخه جلد دهم و يازدهم در 270 برگ ضخيم، که با ضمان آغاز شده و با جعاله پايان يافته است.
نسخه ارزشمند و کهنى است که از کهن ترين نسخه‌هاى کتاب است. از قرن نهم يا پيش از آن است. تاريخ کتابت را در آغاز و انجام و وسط نسخه داشته است که از آغاز و انجام آن پاک شده و از ميانه پاره شده است. خط نسخه، شبيه خط مؤلف است.
نسخه بلاغات وتصحيحات اندکى نيز دارد و احتمال دارد که از نسخه اصل يا به يک واسطه از آن استنساخ شده باشد.

(ش. 277) تفسير قرآن
تأليف علّامه شيخ محمد حسين بن يحيى نورى، از عالمان دوره شاه سليمان و شاه سلطان حسين صفوى، و از شاگردان علّامه مجلسى.
نسخه ايست به خط نيکوى مؤلف که در آن متن قرآن را خط نسخه و تفسير را به خط نستعليق زيبايى در حاشيه نوشته است و آن را در روز شنبه ششم شوال سال 1103 به پايان برده است. در آغاز تفسير، دوازده مقدمه نوشته است که همان مقدمات فيض کاشانى بر الصافي هستند و چون آنها را بسيار پسنديده، به طور کامل نقل کرده است و پس از آن مقدمات مجمع البيان را آورده است.
در اين تفسير يادآور شده که هنگامى که در نگاشتن اين کتاب به سوره مائدة رسيده است تفسير الصافي را ديده است و مقدمه‌هاى آن را نقل کرده. اضافاتى را که از تفسير الصافي در بخش‌هاى قبل از سوره مائده اضافه کرده است، در سن پيرى نوشته و خطش تغيير يافته است و از استاد خود علامه مجلسى با «قدس سره» ياد مى کند که پيش از آن با «دام ظله» ياد مى کرد.

(ش. 1137) التلويح في کشف حقائق التنقيح
متن تنقيح الأصول در اصول فقه تأليف صدر الشريعه عبيد الله بن مسعود محبوبى بخارى (م. 747) است، که تنقيحى است از کتاب بزدوى با اضافاتى از ديگر کتب. سپس مؤلف آن را شرح کرده و شرح خود را التوضيح ناميده است.
التلويح شرحى است که سعدالدين تفتازانى بر هر دو کتاب التنقيح و التوضيح نوشته است و در سلخ ذى القعده سال 758 آن را به پايان رسانده است و حواشى متعددى دارد.
نسخه ارزشمندى است به خط نيکوى محمد بن قطب الدين بن مبارک شاه کراتى، مورخ 9 شعبان سال 832، در 228 برگ.

(ش. 1549) تهافت الفلاسفة
ابوحامد غزالى.
نسخه اى است در 102 برگ، به خط نسخ خوش يکى از خوشنويسان قرن دهم. با جداول زر و لاجورد و عناوين شنگرفت و سرلوحى زيبا در آغاز.

(ش. 512) الجمل والعقود
از شيخ الطائفه، شيخ طوسى.
نسخه ارزشمندى است که کاتب آن را در بيستم رمضان سال 828 به انجام رسانده است. نسخه تصحيح شده و به همراه کتاب التبصرة علّامه حلى است که همين کاتب در همين تاريخ کتابت کرده است.

(ش. 1786) الحاشية على شرح حکمة العين
حکمة العين در فلسفه الهى و طبيعيات اثر ابوالحسن على بن عمر قزوينى مشهور به دبيران کاتبى، شاگرد خواجه نصير الدين طوسى است که شروح متعددى دارد که مشهورترين آنها شرح شمس الدين محمّد بن مبارک شاه مشهور به ميرک بخارى است و بر اين شرح حواشى متعددى نوشته شده است. مراجعه کنيد به الذريعة: 6/121، و کشف الظنون: 1/685.
آغاز: «قوله: مبدعه ومکوّنه ومحدِثه، الإبداع هو أن يکون من الشي ء وجود من غير توسّط مادّة أو آلة أو زمان، والتکوين هو أن يکون من الشي ء وجود مادّي، والإحداث هو أن يکون من الشي ء وجود زماني...».
احتمال دارد که اين حاشيه شريف جرجانى بر شرح ميرک بخارى باشد.
اين نسخه ارزشمند را سيد بهاءالدين از روى نسخه اصل مؤلف نوشته است و کلماتش بيشتر بى نقطه نوشته شده و منضم به حاشيه شريف جرجانى بر شرح الإشارات خواجه نصير الدين طوسى نوشته شده که به سال 872 کتابت شده است. آغاز موجود از حاشيه شرح اشارات: «بما لا ينسى فاندفع تأخّره عن الطبيعي وبقي وجها التقدّم سالمين عن المعارض؛ فلهذا أسماه بالوجهين»

(ش. 1095) حلّ مشکلات الإشارات
حاشيه خواجه نصير الدين طوسى رحمة الله عليه است بر الإشارات والتنبيهات ابن سينا، که سال 641 آن را نگاشته است.
اين نسخه ارزشمند از قرن هشتم است و از دو طرف اندکى افتادگى دارد.

(ش. 2474) حياة الحيوان
از ابوالبقاى دميرى (742 - 808).
نسخه ارزشمندى است به خط نسخ خوشِ محمّد بن ابراهيم بن عمر عراقى، که کتابت آن را در 229 برگ، در بيست و دوم ذى القعده سال 853 به انجام رسانده است. در حاشيه آخر نسخه آمده است: «بلغ مقابلة على الأصل المنقول منه، فصحّ بحسب الطاقة»
از آغاز چند برگ افتادگى دارد. روى نسخه خطوط علما و مهرهاى متعدد ايشان آمده است.

(ش. 1673) مخزن الأسرار
نسخه قرن دهم به خط خوشنويس هنرمند محمديوسف کشميرى کاتب، به خط نستعليق بسيار زيبا، با جداول زر و لاجورد و عناوين شنگرف. پيش از آن نيز خسرو و شيرين نظامى به همين خط و خصوصيات نوشته شده است. از آغاز افتادگى دارد.
(ش. 2276) إرشاد الأذهان إلى أحکام الإيمان
از علّامه حلى، جمال الدين ابومنصور حسن بن يوسف بن مطهر.
نسخه بسيار ارزشمند و کهنى است در 166 برگ، به خط نسخ نيکوى سيد نظام الدين محمّد.. بن على بن حسن که آن را براى خويش در بغداد در دوازدهم شعبان سال 757 کتابت کرده است و آن را بر استادش فخر المحققين فرزند مؤلف، قرائت کرده است و فخر المحققين اجازه اى برايش در ظهر برگ نخستين نسخه نوشته است با اين صورت: «قرأ علَيّ مولانا السيّد الفقيه، الطاهر الأعظم... صاحب النفس القدسية، والأخلاق المرضية، جامع المعقول والمنقول، نظام الحقّ والدين، محمّد بن... جميع هذا الکتاب، من أوّله إلى آخره، قراءة بحث وتحقيق، وأجزت له روايته عنّي، عن والدي المصنّف... في رابع عشر ذي الحجّة سنة 757 الهلاليّة في الحلّة».
همچنين در آخر نسخه به خط فخرالمحققين آمده است: «أنهاه أيّده الله قراءة وبحثاً، وفهماً وضبطاً، وکتب محمّد بن الحسن بن المطهّر في رابع عشر ذي الحجّة سنة 757».
سپس کاتب براى بار دوم نسخه را با خط مؤلف مقابله و تصحيح کرده است و در آخر ان نوشته است: «قوبل بنسخة الأصل وصحّ بقدر الإمکان في مجالس متفرّقة آخرها سلخ ذي القعدة سنة 757».
در حواشى نسخه تعليقات فخرالمحققين که آنها را بر شاگردانش املاء مى کرده است آمده است، و در دو طرف نسخه برگهايى مملو از فوائد فقهى و اصولى و حديثى و تاريخى آمده که برخى از آنها املاء فخر المحققين بوده است. همچنان که اشعارى زيبا نيز به املاء «السيّد الإمام العالم الفاضل، الکامل العامل، الزاهد العابد الورع، التقي النقي... أمير حسن ابن الإمام الأعظم العلّامة خاتمة المجتهدين... نصرة الدين، إسماعيل الرازي» آمده است.
تملک عبدالوحيد بن نعمة الله گيلانى در لاهور به سال 1048 و تملک محمّد بن يوسف بن أعسم کردانى نيز بر نسخه آمده است.
از جمله اشعارى که در اين ميانه آمده است، يکى اين دو بيت است:
«نقل الأراک بأنّ ريقة ثغره
من خمرة مزجت بماء الکوثر
قد صحّ ما نقل الأراک لأنّه
يرويه نقلاً عن صحاح الجوهر»

(ش. 797) الدروس الشرعية
شهيد اول، شمس الدين محمد بن مکى عاملى جزينى (شهيد در 786).
نسخه کهن ارزشمندى است در 150 برگ، کتابت حدود عصر مؤلف در قرن نهم. از اول جهاد تا اواخر رهن را شامل است و بلاغات وتصحيحاتى دارد.

(ش. 1617) رسالة في مراتب الموجودات واختلافها في الوجود
آغاز: «مراتب الموجودات في الوجودية بحسب التقسيم العقلي ثلاث، لا مزيد عليها...».
در دو برگ است و بنا بر آنچه در آخر آن آمده است: «تمّت الطيبة»، نام اين رساله بايد الطيبة باشد، هرچند در فهارس نامى از آن يافت نمى شود. به خط نستعليق خوش متکا بن طاهر بن على در هشتم ربيع الآخر سال نوشته شده 867، در ضمن مجموعه نوشته شده است.
(ش 150) شرح الصحيفة الکاملة
نسخه قرن دوازدهم در 60 برگ، از نويسنده اى ناشناخته که به شرح سند صحيفه پرداخته است.

(ش. 138) آئينه سکندرى
نسخه جلد اول کتاب است، در 120 برگ، مورخ غره شوال 1312، که به خط خود مؤلف، ميرزا آقاخان کرمانى است.

(ش 1296) يادداشت‌هاى صدر السلطنه
يادداشت‌هاى تاريخى و سياسى است که حسينقلى خان صدرالسلطنه نورى به خط خوش خود نگاشته است. صدر السلطنة سفير ايران در دهلى و واشنگتن و پس از آن در بغداد بود. پس از بازگشت از عراق، اخلاق الاشراف3در قسطنطنيه (استانبول) در سال 1303 همراه مجموعه اى از رسائل عبيد چاپ شد. در تهران نيز در سال 1321 ش و در سال‌هاى اخير چاپ شده است. ادوارد براون در معرفى کتاب در تاريخ ادبيات فارسى به تفصيل سخن گفته است. عبيد زاکانى را کتابت کرد که با ترور ناصرالدين شاه در 17 ذى القعده سال 1313 مصادف شد و سى و دو برگ آخر نسخه را رها کرده به نگارش يادداشتهاى تاريخى از حوادث دوره ناصرالدين شاه پرداخت. در پاى بسيارى از صفحات، تاريخ يادداشت و امضاى صدرالسلطنه آمده است. در اين يادداشت‌ها چند شعر در رثاى ناصرالدين شاه از سروده‌هاى مؤلف و ديگران به خط مؤلف و گاه به خط مؤتمن الدوله ميرزا مصطفى خان، آمده است، و در کنار آنها يک شعر در مذمت ناصرالدين شاه و سرور از کشته شدن او نيز آمده است.

(ش 1415) مجموعه
تمام رسائل به خط ذوالفقار خان پسر مؤتمن السلطان ميرزا آقا خان صدر السلطنه نورى، فرزند ميرزا اسد الله خان لشکر نويس باشى. مجموعه اى است شامل گلستان سعدى و آداب المشق ميرعماد حسنى قزوينى (کشته شده در سال 1024)4در تهران، و در آخر تذکرة الخطّاطين در سال 1291 در تبريز چاپ شده است.. آداب المشق در آخر مجموعه در رمضان 1257 کتابت شده است. در اين مجموعه ديوان صاحب مازندرانى ميرزا محمدتقى على آبادى معروف به «آقا» (م. 1256)، و همچنين کتاب تاريخ قاجار تأليف سلطان فتحعلى شاه قاجار نيز آمده است که برادر کاتب، ميرزا حسينقلى نورى گواهى کرده است که اين تاريخ قاجار تأليف فتحعلى شاه قاجار است که برادرش ذوالفقار خان آن را آن را به امر پدرش کتابت کرده است.
آغاز تاريخ قاجار:
«لک الحمد يا ذا الجود والمجد والعلى
تبارکت تعطي من تشاء وتمنع
تحسين و درود مر نخستين صدور و ورود عرصه شهود را احمد محمود...».
همچنين رساله اى عرفانى، به عربى و فارسى آميخته، با اين آغاز:
«أقول وروح القدس ينفث في نفسي
فإنّ وجود الحقّ من عدد خمس
اعلم أنّ العوالم الکلّية خمسة، الأوّل عالم اللاهوت...».

(ش 1515) مجموعه
مجموعه اى است عرفانى تماماً به خط اسماعيل مراغى، خوشنويسِ قرن سيزدهم، مزين به جداول لاجرود و شنگرف، از زمره نسخ کتابخانه صدرالسلطنه نورى بوده است.
در ضمن اين مجموعه اين رسائل آمده است:
إصطلاحات الصوفيّة تأليف محيى الدين ابن عربى (م. 638).
حق القين شيخ محمود شبسترى (م. 720).
جواب مکتوب حکيم در نفس ناطقه احتمالاً تأليف سيد محمد نور بخش با اين آغاز: «آفتاب عنايت از فلک ولايت و برج هدايت بر اراضى قلوب مستعدان...».
رسالة في الحدوث والقدم با اين آغاز: «نسيمى که از حضرت لاهوت بر ميادين جبروت و بساتين ملکوت مى وزد، مُروّح روح، و سرمايه فتوح، حضرت مملکت پناه، مقبول قلوب اهل الله، خلاصه ملوک آل عبا، کارکيا أمير کياباد، بعده اعلام ميرود که قدم و حدوث از امور اعتبارى نسبى است».
شرح حديث أين کان ربنا با اين آغاز: «سئل رسول الله صلى الله عليه وآله: أين کان ربّنا قبل أن يخلق الخلق؟! فقال صلى الله عليه وآله: في عماء ما فوقه هواء وما تحته هواء! ترجمه اين حديث آنست که...».
معرفت تقويم به فارسى تأليف عبد القادر رويانى، شامل مقدمه و دو باب و يک خاتمه، با اين آغاز: «الحمد للَّه العليّ الولي، والصلاة على النبيّ الأمّي، اما بعد مختصرى است در معرفت تقويم خالى از اطناب، مشتمل بر مقدمه و دو باب و خاتمه...».
رساله عرفانى مبسوطى در معراج نبوى به زبان فارسى با اين آغاز: «شکر و سپاس حضرت قادر مختار است که نقطه ذات شريف سيد کائنات مرکز دواير سماوات گردانيد...». و بعد از آن فائدة في الحبّ.
منتخب من کلام قطب الموحّدين السيّد رکن الدين رساله اى عرفانيست به فارسى که شامل فصول است و فصل چهارم آن در معرف نفس و قلب و روح است و فصلى در نبوت و ولايت دارد. آغاز اين رساله: «بدان وفقک الله بروح منه که وجود من حيث هو وجود عين واجب و ذات مطلق حق است...».
وجود مطلق تأليف سيد شمس الدين محمّد نوربخش، در پاسخ پرسش حسن نامى، با اين آغاز: «جناب مولوى شيخ الاسلامى تاج مفارق العلماء مقبول قلوب الاولياء اعتضاد العارفين سبب هداية العالمين مولانا حسن...».
الردّ على شبهات ابن کمونة شامل هفت شبهه که ابن کمونه معاصر ابن سينا وارد کرده است و سلطان المحققين خواجه نصير الدين طوسى بدانها پاسخ داده است.

(ش 1363) بهرام نامه
از منظومه‌هاى هفت پيکر نظامى گنجوى قمى. به گواهى حسينقلى خان صدرالسلطنه، به خط سلطان على مشهدى، خوشنويس مشهور عهد ناصرى است که در هفتاد برگ کتابت شده و با جداول زرين تزئين شده است.

(ش 1247) سراج منير
کتاب اخلاقى قاضى محمّد شريف بن شمس الدين شيرازى الأصل (تولد در کربلا حدود سال 1001)، که شرح حال خود را در کتاب ديگرش خزان و بهار، آورده است. عباس نامه را در شرح حال شاه زمانه اش شاه عباس صفوى (م. 1038) نگاشته است. سراج منير بارها چاپ شده است و علّامه تهرانى در الذريعة بر اساس نسخه اى که ديده است فرموده که تاريخ فراغ کتاب، سال 1032 است. نسخه حاضر را ابراهيم بن عبدالمطلب شيرازى، در شعبان 1252 به خط خوش کتابت کرده و همه صفحات آن با جداول زر و شنگرف تزئين شده است. خط و تملک ميرزا محمّد بن عبدالله نورى، رئيس ديوان وزارت خارجه عهد ناصرى، به تاريخ 1280 بر نسخه آمده است.
(ش. 1622) شمع اليقين في معرفة الحقّ واليقين
تأليف ميرزا حسن فرزند حکيم متأله مولى عبدالرزاق لاهيجى (م. 1121).
به خط نستعليق خوش در نهم رجب 1222 کتابت شده است. مهر و يادداشت خريد نسخه به تاريخ نهم رجب 1289 به قيمت ده تومان، به خط ميرزا محمّد بن عبدالله نورى، بر کتاب آمده است.

(ش. 1471) گلستان سعدى
نسخه قطع رحلى بزرگ، به خط تعليق جلى، با جداول زرين و عناوين شنگرف در 171 برگ، به خط ميرزا مهدى موسوى، عموزاده معتمدالدوله ميرزا عبد الوهّاب، با تملک صدر السلطنه نورى که در آغاز آن نوشته است که کتاب را در هيجده سالگى نسخه را مالک شده است و پنجاه سال نزد او بوده است و سپس آن را به پسرش صدرالصدور هديه کرده است و به او توصيه کرده که بيست نسخه از روى آن بنويسد تا همه کتاب را از بر کند.

(ش. 1450) سفينه
مجموعه اشعارى است در 49 برگ، که صدر السلطنه نورى در 1332 به خط نستعليق زيبا کتاتبت کرده است و در آخر آن فهرستى از لغات فرانسه با معادل فارسى آنها آمده است.

(ش. 1390) مخزن الأسرار
در 134 برگ به خط يکى از خوشنويسان دوره قاجار، به خط تعليق، مورخ رجب 1221 که احتمالاً براى يکى از شخصيت‌هاى برجسته آن دوره کتابت شده است. بر روى نسخه يادداشت هبه نسخه به خط آقا خان صدر السلطه به فرزندش ميرزا حسينقلى مورخ شوّال 1273 آمده است. و در آخر نسخه نيز خط ميرزا حسينقلى نيز آمده است که گفته اين کتاب را پدرم در هشت سالگى ام به من هديه کرده و در هنگام نوشتن يادداشت يعنى سال 1309 چهل ساله است و از امريکا که براى تحصيل به آنجا رفته بوده، برگشته است.
(ش. 1307) المعجم في تاريخ ملوک العجم
تأليف فضل الله حسينى يزدى.
نسخه اى ست که ميرزا خليل ساروى خوشنويس براى کتابخانه ميرزا اسدالله وزير لشکر و به امر او در ذى الحجه 1229 در 178 برگ کتابت کرده است و او به فرزندش حسينقلى خان صدر السلطنه هديه داده است و پس از آن او نيز نسخه را براى فرزندش ميرزا نصرالله خان وقف نموده است. خط صدرالسلطنه در آخر نسخه آمده است.

(ش. 1223) منتخب المسائل
رساله عمليه فارسى و مختصر در مسائل طهارتو صلاة و صوم، به فتواى شيخ اعظم انصارى (م. 1281).
علّامه آقابزرگ تهرانى در الذريعة مى فرمايد که کتاب النخبة رساله فتوائى مولى محمّد ابراهيم کلباسى (م. 1261)، است که شيخ انصارى آن را مبنا قرار داده و بر آن تعليقاتى نوشته است. در حرف ميم نيز منتخب المسائل را ياد کرده است که رساله عمليه شيخ انصارى است که مولى بشير بن نظرعلى تدوين نموده است.
در خطبه اين کتاب آمده است که اين منتخب مختصريست از النخبه حاجى کلباسى که شيخ انصارى بر آن در موارد اختلاف رأى تعليقات داشته است.
نسخه کوچکى است در 54 برگ، به خط زيباى خوشنويس دوره قاجار، محمدحسين نورى که آن را در حال حيات شيخ انصارى براى يکى از رجال دوره قاجار کتابت کرده است و آن را با اصل تطبيق داده است. برگهاى آن با جداول زرين و عناوين شنگرف و سرلوح زيبايى تزئين شده است. نسخه ديگرى کاملاً شبيه همين نسخه به شماره 1231 موجود است که آن را محمّدحسين نورى براى حسينقلى خان صدرالسلطنه و به امر او در جمادى الاخره سال 1274 در 50 برگ کتابت کرده است و مهر صدر السلطنه را دارد. اما اين نسخه گواهى مطابقت با اصل را ندارد.

(ش. 654) مجموعه
مجموعه ايست شامل رسائل فارسى علّامه محمدباقر مجلسى (م. 1110)، که محمدحسين بن محمّد امين به خط نسخ جلى نگاشته است و تاريخ فراغ برخى از اين راسائل 1125 است. تملک سيد عبدالباقى بن محمدحسين خاتون آبادى، نواده مؤلف بر نسخه آمده است.
آداب صلاة الليل 24/أ - 31/ب.

(ش. 1523) بحار الأنوار
تأليف علّامه مجلسى، نسخه ارزشمندى از جلد هجدهم است در 357 برگ که از هر دو سو ناقص است و در زمان حيات مؤلف با نفقه حمامى که شاه سليمان صفوى آن را براى استنساخ و نشر کتاب وقف کرده بود، کتابت شده است. وقفنامه اين نسخه نيز از زبان مؤلف و در زمان حيات شاه سليمان صفوى به تاريخ ذى الحجه سال 1094 آمده است که شبيه خط علامه مجلسى نيست اما در پاى آن مهر علّامه آمده است.

(ش. 1314) قبله اثنى عشريه
رساله ايست فارسى در بيان قبله که مؤلف در خطبه کتاب آن را به اين عنوان ناميده است. صاحب روضات در شرح حال مؤلف، و به تبع او علّامه شيخ آقابزرگ تهرانى در الذريعة، اين رساله را با عنوان الاثنى عشريّة في القلبة ناميده اند.
مؤلف محمّد بن محمّد زمان بن حسين بن رضا بن حسام الدين کاشانى، از مشايخ مولى احمد نراقى و از بزرگان علماى اصفهان بعد از هجوم افغانان بوده است و به نجف اشرف مهاجرت کرده و در آنجا از دنيا رفته است.
رساله مبسوطى است با اين آغاز: «الحمد للَّه الذي جعل الکعبة البيت الحرام قياماً للناس فيه آيات بيّنات مقام إبراهيم...».
اين نسخه مجموعه اى است از رسائل مؤلف که کاتب آن را به خط نسخ خوش در زمان حيات مؤلف کتابت کرده است و تعليقات و تصحيحاتى به خط مؤلف دارد. در انجام نسخه اجازه مؤلف به مير على نقى بهبهانى مورخ نيمه ربيع الاول سال 1172 به خط مؤلف مجيز آمده است که تاريخ کتابت نسخه را پيش از اين تاريخ نشان مى دهد. و احتمالاً کتاب شخص مجاز باشد.

(ش. 2030) گوهر مراد
تأليف مولى عبد الرزاق بن على بن حسين لاهيجى قمى، داماد و شاگرد ملا صدر الدين شيرازى (م. 1051).
نسخه مقابله و تصحيح شده، به خط نسخ خوش، کتابت خوشنويس قرن يازدهم، سيد کمال الدين حسن بن ميرک حسنى نجفى به تاريخ نيمه جمادى الآخره سال 1075، با سرلوح و جداول زر و لاجورد. از کتابهاى وقفى شيخ العراقين تهرانى است.

(ش. 1320) مفتاح المنجّمين
رساله ايست فارسى، در هيأت و اسطرلاب و عمل به ربع مجيب،، تأليف خواجگى رضوى منجم شيرازى، در صد باب.
نسخه به خط علّامه جليل سيد محمدعلى فسوى حسينى است که آن را در سيزدهم ربيع الاول سال 1134 در شيراز، از روى نسخ متعددى کتابت کرده است و تعليقاتى بر آن افزوده است. در آغاز آن، الرسالة الفتحية احتمالاً بخط خود اوست.

(ش. 1216) مقباس المصابيح
نسخه ايست کهن به خط نسخ زيبا، که احتمالاً در زمان حيات مؤلف کتابت شده است. در 185 برگ است و در حواشى تصحيحاتى دارد و خط سلطان العلما و مهر او «سلطان العلماء محمّد بن جعفر» يا «جعفر بن محمّد» نيز در نسخه آمده است.

(ش. 1222) هداية الأنام في معرفة الأحکام من الحلال والحرام
کتابى فقهى است تأليف شيخ محمّد تقى بن على محمّد نورى مازندرانى (متولد 1201 ومتوفاى 1263)، پدر علّامه محدث ميرزا حسين نورى صاحب مستدرک الوسائل است.
نسخه در 314 برگ، شامل دو هر دو جلد کتاب است، جلد اول در طهارت و دوم در صلاة. به خط محمدرضى بن على محمّد نورى است که احتمالاً برادر مؤلف است و نسخه را در زمان حيات مؤلف نوشته است. جلد اول را در 25 رمضان 1244 و جلد دوم را در نيمه شوال سال 1246 به خط نستعليق خوش کتابت کرده است. در آغاز نسخه دو جا خط مؤلف و مهر او آمده است. در آخر نسخه نيز رساله اى مختصر با عنوان رسالة في شرائط الوضوء آمده است.

(ش. 389) إبانة المختار في إرث الزوجة من ثمن العقار بعد الأخذ بالخيار
تأليف علّامه فقيه شيخ فتح الله بن محمّد جواد نمازى شيرازى اصفهانى نجفى، مشهور به شيخ الشريعه (متولد 1266 و متوفاى 8 ربع الآخر سال 1339 در نجف اشرف).
مؤلف رأى خود را در پاسخ اين مسأله که از او پرسيده شده بود داده، و پس از آنکه دانست برخى از مشاهير عصر (منظورش آية الله العظمى سيد محمدکاظم طباطبائى يزدى قدس سره است)5اين را مؤلف خود در حاشيه همين نسخه يادداشت کرده است.، در اين رأى با او مخالف است، اين کتاب را تأليف کره است و در رمضان سال 1319 از آن فراغت يافته است. خطبه کتاب در نسخه موجود با آنچه در الذريعة آمده است تفاوت دارد.
مرحوم صاحب کفايه آخوند خراسانى رضوان الله عليه بر اين رساله تعليقاتى نگاشته و نظر مؤلف را در موارد متعدد رد کرده است و رأى صاحب عروه را تأييد نموده است. مؤلف نيز، در رد تعليقات مرحوم آخوند، کتاب ديگرى با عنوان صيانة الإبانة عن وصمة الرطانة مى نگارد.
مسأله مورد بحث آن است که اگر مردى زمينى ابتياع کند و بر بايع خيارى قرار دهد، آنگاه مشترى از دنيا برود، و بايع معامله را فسخ کند، آيا زوجه از تمام ثمن ارث مى برد يا فقط از آنچه در قبال أعيال باشد، و از آنچه در قبال زمين باشد، هيچ ارثى نمى برد، همچنانکه زوجه به صورت مطلق از زمين ارث نمى برد.
شيخ الشريعه قائل به شق دوم است و رأى مختار معاصرانش شق اول است که قول به ارث زوجه از زمين است.
از کسانى که در اين مسئله رساله اى نگاشته اند، شيخ عبدالله مازندرانى است و مرحوم شيخ محمدحسين کاشف الغطاست که در تعليق بر مکاسب در مباحث خيار، رأى استادش صاحب عروه را برگزيده است. علّامه شيخ محمدعلى رشتى نيز در اين موضوع رساله مفرده اى نگاشته که در همين مجموعه کتابت شده است.
سؤالى که از شيخ الشريعه در اين خصوص شده بود از رشت آمده بود و از جمعى از علماى نجف استفتا کرده بود و هر يک به پاسخ اين سؤال اقدام کردند. هنگامى که عالم وقت رشت، حاج محمّد رشتى، اختلاف آراء را مشاهده کرد، از آنان بر فتواى خويش استدلال طلبيد و اين رسائل، تأليف شد.
نسخه حاضر در زمان حيات مؤلف و از روى نسخه اصل کتابت شده است. احتمالاً کاتب نسخه يکى از شاگردان شيخ الشريعه است، تنها برگ آخر نسخه، به گواهى علّامه تهرانى، به خط مؤلف است که بنا به گفته مرحوم محقق طباطبايى «شاگرد مؤلف، شيخ ما علّامه شيخ آقابزرگ تهرانى دام ظله، به محض مشاهده اين برگ، خط استاد خود را شناخت». اين مجموعه را شاگرد مؤلف مرحوم شيخ حسين حلّى در سال 1324 گرد آورده است.

(ش. 345) الأربعون حديثاً
تأليف شهيد اول، ابوعبدالله محمدبن مکى عاملى جزينى (شهيد سال 786).6با الغيبة نعمانى در 1318 قمرى در تهران چاپ شده است. نسخه به خط مولى جلال الدين محمّد بن مراد از شاگردان شيخ بهايى، در مجموعه اى که اول آن مفتاح الفلاح شيخ بهايى است کتابت شده است. تاريخ فراغ از مفتاح الفلاح 17 شوال 1036 است.

(ش. 1021) الأربعون حديثاً
از شهيد اول، نسخه ديگرى است که در ضمن مجموعه اى از قرن دهم آمده است اما ناقص است و تا حديث دوازدهم را دارد. تملک علّامه محمدباقر مجلسى به خط خودش بر نسخه آمده است و در حاشيه تصحيحات و بلاغاتى دارد.
در همين مجموعه الأربعون حديثاً في مناقب أميرالمؤمنين عليه السلام مرسلة آمده است از مؤلفى ناشناخته، با اين آغاز: «الحمد للَّه الفرد القديم، والصلاة على رسوله الکريم، محمّد وآله الصراط المستقيم، وبعد، فهذه أربعين ( کذا ) حديثاً في فضائل أميرالمؤمنين، وإمام المتّقين، وأولاده المعصومين، صلوات الله عليهم أجمعين...».
بعد از آن نيز در اين مجموعه حرز امام رضا عليه السلام و چند حديث کتابت شده است.

(ش. 1772) إرشاد الأذهان إلى أحکام الإيمان
کاتب نسخه را در 134 برگ در هرات در نيمه صفر 961 به انجام رسانده است. تملک سيد محمدمهدى بن مرتضى حسينى آملى و مهرش بر نسخه آمده است و تاريخ مهر 980 است. تملک پدرش محمّد يوسف بن محمّدمهدى حسينى آملى نيز در کنار مهرش به خط خودش آمده است. بر نسخه خط محمد مکى بن محمّد بن شمس الدين - از نسل شهيد اول - و حواشى فخر الدين آمده است. حاشيه صفحات نسخه، لبريز از تعليقات است و جاى سفيدى براى نوشتن کلمه اى نمانده است، به طورى که براى تکميل برخى تعليقات کاغذهايى به آن الحاق شده است.

(ش. 577) الاستبصار في ما اختلف من الأخبار
تأليف شيخ الطائفه، ابو جعفر محمّد بن حسن بن على طوسى (م 460)، يکى از کتب اربعه که هم در چاپ و نشر و هم در شروح و حواشى، بسيار مورد توجه قرار گرفته است.
نسخه حاضر از اول کتاب تا آخر حج را شامل مى شود که به خط سيد على بن عوّاد حسينى بغدادى در 275 برگ کتابت شده و در 20 ربيع الاول سال 1010 به انجام رسيده است. نسخه صحيح و ارزشمندى است و علّامه محقق آقا جمال الدين خوانسارى آن را مقابله و تصحيح کرده و در درس استفاده کرده است. بلاغت نسخه به خط آقا جمال خوانسارى است. ابواب و عناوين به شنگرف کتابت شده است و تعليقات متعددى از اشخاص مختلفى بر آن نوشته شده است.

(ش. 519) الاستبصار في ما اختلف من الأخبار
تأليف شيخ طوسى.
نسخه اى است که در 365 برگ به سال 1050 به انجام رسيده است و بارها مقابله و تصحيح شده است و بلاغاتى به خطوط مختلف دارد. در آخر نسخه آمده است «بلغ مقابلةً بعون الله تعالى » و در برخى بلاغها: «بلغ عرضاً» و در کنار آن «بلغ». در اوائل نسخه تعليقاتى از رضى الدين قزوينى به خط خودش و تعليقاتى با امضاى س م د، و امضاى ب ه، و امضاى «آقا حسين» آمده است. احتمال مى رود يکى از مقابله‌ها توسط رضى الدين قزوينى انجام شده باشد که به تصحيح و مقابله کتب اهتمام داشته است. در همين کتابخانه، نسخه اى از هداية الأُمّه حرّ عاملى هست که او دو بار آن را مقابله کرده است

(ش. 2248) لاستبصار في ما اختلف من الأخبار
تأليف شيخ طوسى.
نسخه اى است در 336 برگ با خط خوش، که از آغاز اندکى افتادگى دارد از آخر کتاب تا پايان مشيخه کامل است. کاتب جزء دوم کتاب را در سوم شعبان سال 1092 به انجام رسانده است. حواشى بسيارى بر نسخه کتابت شده است و از آن جمله است حواشى بسيار علّامه مجلسى با نشان «م ق ر مد ظله العالى» که شايسته است جداگانه تدوين شود و به عنوان حاشيه مستقلى بر کتاب چاپ شود. همچنين متن نسخه بر علّامه مجلسى قرائت شده و بلاغات متعددى به خط علّامه مجلسى بر نسخه آمده است، و طبيعى است که اجازه اى از علّامه به کسى که بر او قرائت کرده است در نسخه باشد که البته چيزى يافت نشد. جز حواشى علّامه مجلسى، حواشى ديگرى نيز بر نسخه هست و بلاغاتى با خط بسيار ريز دارد و نشان از آن دارد که نسخه بيش از يک بار بر مشايخ قرائت شده است.
(ش. 239) لاستبصار في ما اختلف من الأخبار
تأليف شيخ طوسى.
نسخه در 192 برگ، نه نشانى از کاتب دارد و نه تاريخ کتابت، و متعلق به قرن دهم و يازدهم است. شامل آغاز کتاب تا پايان حج است و تملک علّامه ابو جعفر سيد مير محمّد حسينى مازندرانى را به تاريخ صفر سال 1090 دارد. نسخه را بر علّامه مجلسى قرائت و تصحيح کرده است و در حاشيه احوالات اسانيد احاديث را از صحيح وموثّق وحسن وغيره کتابت کرده است و در شعبان همين سال 1090 علّامه مجلسى اجازه اى در آخر اين نسخه براى او نوشته است. علّامه مجلسى در آخر نسخه به خط خود نوشته است: «أنهاه السيّد الأيد الوفي الأمير محمّد المازندراني وفّقه الله تعالى ، سماعاً وتصحيحاً في مجالس عديدة...».

(ش. 2254) لاستبصار في ما اختلف من الأخبار
تأليف شيخ طوسى.
نسخه ارزشمندى است در 142 برگ، تا اواخر حج، به خط نسخ خوش، کتابت اوائل قرن يازدهم. تعليقات بسيارى بر حواشى نسخه کتابت شده است که از منابع ديگر خصوصا کتابهاى شيخ بهايى، کتابت شده است و از آن جمله است تعليقات علّامه مجلسى با نشان «م ق ر مدّ ظلّه العالي». در آخر نسخه خطّ شيخ عبّاس بن شيخ حسن بلاغى و خط محمد مکى بن ضياء الدين از نسل شهيد ثانى آمده است. در آخر جزء به خط او و فرزندش چنين آمده است: «إلى آخر هذا الکتاب المبارک کانت قراءتنا على شيخنا الأمجد الفاضل التقي، وکتب بيده مکّي بن محمّد بن شمس الدين...». نسخه بلاغات و تصحيحات دارد و نشان‌هايى براى احوالات اسانيد احاديث در آن نوشته شده. در آخر نسخه در برگى جداگانه، خط علّامه امينى آمده است.

(ش. 258) الاستصحاب
تأليف مولى محمّد مهدى، فرزند علّامة محمد ابراهيم کلباسى.
آغاز: «باب من کان على يقين فشکّ، أطبقت کلمات الأصحاب...».
نسخه حاضر که در آغاز مجموعه است، ظاهراً به خط مؤلف است. احتمالاً بخشى از کتابى از او باشد. خط و مهر مؤلف بر نسخه آمده است که نوشته است: «من مصنّفاتي بعون ربّي، وبعده باب أصل البراءة».

(ش. 583) الاستغاثة في بدع الثلاثة
تأليف الشريف ابو القاسم على بن احمد علوى کوفى (م 352).
علّامه آقابزرگ تهرانى در الذريعة: 2/28 و محدث نورى در خاتمه مستدرک: 1 ( 19 )/163 ، درباره کتاب به تفصيل سخن گفته اند.
اين نسخه بى تاريخ، از قرن نهم است و مهر حجة الاسلام سيد محمّد باقر شفتى اصفهانى را دارد. در همين نسخه تحفة النجباء في مناقب آل العباء تأليف سيد عبد الرحيم حسينى نيز آمده.

(ش. 1091) الأسفار الأربعة
تأليف صدرالمتألهين محمّد ابراهيم ملا صدراى شيرازى (م 1050).
نسخه نيمه اول کتاب است و بسيار ارزشمند. فرزند مؤلف، قوالدين بن صدرالدين شيرازى، اين نسخه را در اصفهان به خط خود رد 302 برگ کتابت کرده است و در سال 1072 به انجام رسانده است و آن را تصحيح کرده است.

(ش. 408) أنيس المجتهدين في أصول الفقه
تأليف محقق نراقى، محمّد مهدى بن ابوذر نراقى کاشانى (م. 1209).
علّامه شيخ آقابزرگ تهرانى در الذريعة: 2/465 مى فرمايد که نسخه اى از آن را که فراغ مؤلف را به سال 1186 دارد ديده است. جال آنکه در اين نسخه، کاتب تصريح کرده که سومين نسخه ايست که از اين کتاب کتابت کرده و در سوم صفر سال 1181 کتابت آن را به انجام رسانده است.
نسخه ارزشمندى است در 206 برگ، که در حيات مؤلف و به امر علّامه جليل سيد ابوالقاسم مازندرانى از معاصران مؤلف کتابت شده است. نسخه توسط خوشنويس قرن دوازدهم، محمدحسين بن على نقى بزّاز کاتب کاشانى به خط نسخ نيکويى کتابت شده است. علّامه شيخ عبدالحسين حلى در ظهر برگ اول اين نسخه نوشته است که مؤلف، اين کتاب را به عنوان شرحى بر کتاب ديگرش تجريد الأصول نگاشته است، و گفته است: وقد تملّک هذه النسخة ولده العلّامة أحمد بن محمّد مهدي، صاحب کتاب مستند الشيعة وغيره من الکتب الفقهية والأُصولية، وعليها خطّه وخاتمه... وعليها حاشية بخطّه في کثير من المواضع! وهي مصحّحة بغاية الدقّة».
علّامه تهرانى همين نسخه را در الذريعة: 2/465، ياد کرده است. حواشى ميرزا محمدعلى رشتى به خط خودش بر اين نسخه کتابت شده است و احتمالاً هموست که علّامه تهرانى شرح حالش را در الکرام البررة: 827، آورده است و فرموده که از علماى اجلاء در کاظمين بوده است و بسيار صاحب ثروت و مال بوده است و در جمع کتب اهتمام داشته است و نسخ بسيارى را در تملک داشته است.
اين نسخه در تملک سيد ابوالقاسم مازندرانى بوده، سپس در تملک فرزند مؤلف، و پس از آن نيز در تملک ميرزا محمدعلى رشته در آمده است. او نيز آن را در زمره ديگر کتابهاى کتابخانه اش، آن را به کتابخانه اميرالمؤمنين عليه السلام هديه کرده است.

(ش. 786) الإيقاد
تأليف سيد محمدعلى حسينى شاه عبدالعظيمى (م 1334).
کتابى است که مختصراً در تواريخ وفيات ائمه عليهم السلام و مفصلاً در واقعه عاشورا نوشته شده است و چاپ شده است.
نسخ حاضر به خط نستعليق خوش کتابت شده و کاتب آن جد ما حاج محمدحسن بن ابراهيم بن عبدالغفور يزدى، تاجر متقى و پرهيزکار و پدرزنِ صاحب عروه آية الله العظمى سيد محمدکاظم طباطبايى يزدى است که به خط خوش، کتب حديثى متعددى را کتابت کرده است و بر خود الزام کرده بود که هر روز مقدار معينى از اين متون را کتابت کند و در نهايت بيش از هشتاد جلد کتاب را کتابت کرد و در سال 1305 قمرى از دنيا رفت.
کاتب، اين کتاب را در ضمن مجموعه اى کتابت کرده و آن را در ذى قعده سال 1300 به انجام رسانده است

(ش. 2183) الباب الحادي عشر
تأليف علّامه حلّى، حسن بن يوسف بن على بن مطهّر أسدى (م. 726).
نسخه به خط علّامه شيخ على بن حسن بن على بن سليمان بن احمد بن حاجى برحانى، مؤلفِ أنوار البدرين است و کتابت آن را در 17 شوال 1291 به انجام رسانده است و آن در ضمن مجموعه اى که اکثر آن به خط او و از رسائل و يا استنساخ‌هاى
اوست کتابت کرده.

(ش. 387) بيع الصرف
تأليف شريف العلماء مازندرانى.
شرحى است بر همين مبحث از کتاب شرائع.
نسخه اصل است به خط مؤلف که در ضمن مجموعه اى آمده است.

(ش. 1537) تبصرة المجتهدين في استظهار أستار حجب اليقين
درباره نماز جمعه و عدم وجوب تعيين آن و رد بر شهيد ثانى، که قائل به وجوب تعيينى آن است.
تأليف سيد عبدالمطلب محمّد بن احمد بن زين العابدين عاملى حسينى علوى فاطمى، پدر امير محمّد اشرف و صدر الدين زين العابدين.
در اين کتاب به کتاب ديگرش الفقه الوجود و کتاب سدرة المنتهى که آن را در سال 1062 به انجام رسانده است، ارجاع مى دهد. منظور نظر مؤلف در اين کتاب، رد بر شهيد ثانى است و عبارات رساله شهيد را جمله به جمله نقل مى کند و به مناقشه آنها مى پردازد. کتاب مفصلى است که چند مقدمه اصولى را در باب اجماع و دلالت صيغه امر و غيره، در آغاز آن آورده است و در خلال آن از جد خويش مطالبى نقل مى کند.
آغاز: «الحمد للَّه ارتاح بفجره في ظلمات وحشة المرمس يوم النشور...».
نسخه حاصر در 113 برگ، در زمان حيات مؤلف نوشته شده و مؤلف به خط خود بر آن حاشيه زده است.

(ش. 1709) تحفة أهل الإيمان في حقّية قِبلة عراق العجم وخراسان
تأليف شيخ عز الدين حسين بن عبد الصمد حارثى عاملى جبعى، (م 984)، پدر شيخ بهايى.
در آغاز کتاب، چهار مقدمه آورده: اول آنکه قبله عين کعبه است يا جهت آن، دوم عدم جواز تقليد در امر قبله، سوم جواز تکيه بر علم هيئت، چهارم: جواز تکيه بر قبور مسلمين و مساجد...
آغاز: «اللّهمّ اهدنا لِما اختلف فيه من الحقّ بإذنک إنّک تهدي من تشاء إلى صراط مستقيم، هذا تحقيق قِبلة عراق العجم وخراسان وضعته لِما وجب عليه بيانه للمؤمنين...».
نسخه ارزشمندى است که به خط نسخ نيکو در زمان حيات مؤلف کتابت شده است و در ظهر برگ آغازين آن به خط مبارک ايشان آمده است: «هذا تحفة أهل الإيمان في حقّية قِبلة عراق العجم وخراسان وضعها فقير رحمة ربّه الغني حسين بن عبد الصمد الحارثي، أدخله الله في مراضيه، وجعل مستقبله خيراً من ماضيه، إنّه قريب مجيب».
در همين نسخه به همين خط کتاب إزاحة العلّة في معرفة القِبلة از شاذان بن جبرئيل قمى نيز آمده است.

(ش. 893) ترتيب مشيخة مَن لا يحضره الفقيه
از علّامه محدث و رجالى بزرگ، مولفِ الرجال الکبير، ميرزا محمّد بن على بن ابراهيم استرآبادى نجفى (م. 1028).
کتاب را بر اساس حروف معجم مرتب کرده، سپس کنيه‌ها و سپس باب طرق اخبار با عنوان خبر، مانند «کلّ ما کان فيه: جاء نفرٌ من اليهود... فقد رويته... وما کان فيه: متفرّقاً من قضايا أمير المؤمنين عليه السلام فقد رويته...». احوال سند احاديث را هم (فقط در حرف الف) از صحت و ضعف و وثوق و حسن آورده است.
نسخه ارزشمندى است که خوشنويس اصفهانى ميرزا محمّد بن ميرزا حسين نائينى در سال 1106 به خط نسخ خوش کتابت کرده است و عناوين را به شنگرف آورده است. گويا براى شاهان نگاشته شده است.

(ش. 466) ترتيب مشيخة مَن لا يحضره الفقيه
از علّامه ميرزا محمّد استرآبادى.
نسخه اى است به خط شاگرد مؤلف، شيخ محمّد، سبط شهيد ثانى که آن را در مکه در زمان حيات مؤلف کتابت کرده است و در محرم سال 1014 به انجام رسانده است. تا آخر کنيه‌ها را شامل است و حال سند همه روايات در آن مشخص شده است. در آخر نسخه من لا يحضره الفقيه که بر صاحب معالم جمال الدين ابو منصور حسن بن زين الدين بن على بن احمد شامى عاملى (م. 1011) قرائت شده و خود آن را به خط مبارک خود تصحيح کرده است، کتابت شده.
همچنين در همين نسخه، ترتيب مشيخة من لا يحضره الفقيه تأليف صاحب معالم نيز آمده است که به خط مؤلف است، با اين آغاز: «الحمد للَّه ربّ العالمين... وبعد، فلمّا کانت معرفة الطرق من کتاب من لا يحضره الفقيه لا يخلو من عسر...»، و از ابراهيم بن أبى محمود آغاز شده و به أبى الجوزاء پايان يافته، و پس از آن «ما لم يضف إلى اسم...».
نسخه را مؤلف به خط خود در رمضان سال 982 آن را به انجام رسانده.

(ش. 2259) ترتيب مشيخة من لا يحضره الفقيه
تأليف صاحب معالم.
نسخه به خط محمّد طاهر بن مقصود على اصفهانى شاگرد علّامه مجلسى، در آخر نسخه اى از من لايحضره الفقيه کتابت شده است. کاتب نهم شوال سال 1084 کتابت آن را در مدرسه سليمانيه به انجام رسانده است و آن را - همراه باقى کتب اربعه - بر استاد خويش علّامه مجلسى قرائت کرده است، و در همين سال علّامه مجلسى در پايان همين نسخه اجازه اى براى او نوشته است.

(ش. 1708) التنبيهات العليّة في وظائف الصلاة القلبية
معروف به أسرار الصلاة، تأليف شهيد ثانى، زين الدين بن على بن احمد شامى عاملى (م. 965).
مؤلف در روز شنبه نهم ذى الحجه سال 951 تأليف کتاب را به پايان برده است.
نسخه ارزشمندى است به خط علّامه فقيه سيد محمدتقى طالقانى، مؤلفِ المظاهر العقلية و جز آن، که در ضمن مجموعه اى از رسائل شهيد، کتابت کرده که همه به خط اوست، از برخى از اين رسائل به تاريخ 1274 کتابت شده است.

(ش. 2299) التنبيهات العليّة في وظائف الصلاة القلبية
معروف به أسرار الصلاة، تأليف شهيد ثانى.
نسخه ايست به خط نسخ نيکو، کتابت عبد محمّد بن شيخ مساعد بن بديع حويزى (که شرح حال پدرش در أمل الآمل، و شرح حال خود کاتب در الروضة آمده است). کاتب در نيمه ماه رضمان سال 1094 کتابت نسخه را در آغاز مجموعه اى به انجام رسانده است.

(ش. 2251) التصريح في شرح التوضيح
نسخه قرن دهم به خط نسخ. به خطى قديمى روى آن نوشته شده که اين نسخه به خط محمّد بن طولون دمشقى حنفى مورخ است. و بنا بر اين يادداشت، نسخه بسيار ارزشمند است. روى نسخه خط ميرزا محمّد هاشم چهار سوقى اصفهانى و تملک ايشان هم هست. بلاغاتى نيز به شنگرف دارد.

(ش. 978) تفسير فرات کوفى
نسخه در 160 برگ، به خط شيخ عبدالحسين بن محمّد امين عاملى نجفى است و کتابت نسخه را در نجف اشرف در شانزدهم جمادى الاولى سال 1278 به انجام رسانده است. او اين نسخه را از روى نسخه اى کتابت کرده است که شيخ احمد بن حسن قفطان در سال 1275 نوشته و داستان شخصى ناصبى را که خواسته با کفش وارد حرم شود و ناگهان ديوانگى عارضش شده است، يادآور شده و در چند بيت به نظم کشيده و در آخر نسخه نوشته است. او نيز نسخه را از روى نسخه خط ابراهيم بن على بن عبدالله أحسائى شيرازى که در مکه به سال 1083 کتابت شده، استنساخ کرده است.
در آغاز نسخه خط شيخ محمّد تقى حجة الاسلام تبريزى ممقانى و مهر و تملکش به سال 1279 آمده است.

(ش. 1890) تفسير فرات کوفى
اين نسخه در 221 برگ، به خط علّامه اديب جليل القدر و پرهيزگار شيخ محمدعلى بن ابوالقاسم اردوبادى غروى است که کتابت آن را در نيمه جمادى الاولى سال 1334 به انجام رسانده است. در آخر نسخه فائده اى در شرح حال فرات و توثيق او و مشايخش نگاشته است. نسخه را علّامه اردوبادى به خط خويش تصحيح کرده است.

(ش. 752) تقريرات اصول فقه
از اوائل مباحث الفاظ تا آخر مباحث مقدمه واجب. نوشته علامه فقيه حاج آقا رضاى همدانى (م. 1322)، از مباحث استادش ملا حسين همدانى. در اين تقريرات يادآور شده است که مربوط به اوائل حضورش در مبحث خارج است.
نسخه اصل به خط ايشان در 93 برگ است و خط خوردگى و اصلاحاتى دارد.
چند نسخه از تهذيب الأحکام:
(ش. 998) نسخه در 270 برگ، تا آخر کتاب مزار را شامل مى شود. به خط محمّدباقر بن عبدالباقى است که کتابت آن را عصر پنجشنبه 27 جمادى الآخره سال 1059 به پايان برده است. در ظهر کتاب، اجازه علّامه مجلسى است که به خط خود براى آخوند مولى محمدباقر جرفادقانى (گلپايگانى) نوشته است و در اجازه از او ستايش بسيار کرده است و فرموده است که عمر خود را در تحصيل علوم و فنون گذرانيده است و در علم تفسير و حديث به مهارت رسيده است و کتاب‌هاى حديثى را بر پدرم قرائت کرده است...
احمتال مى رود که کاتب نسخه شخص مجاز باشد، که علّامه تهرانى شرح حالش را در الروضة النضرة، آورده است.
بر نسخه بلاغات و تصحيحات دقيق و متقنى است و احوال سند احاديث در آن نوشته شده است. تعليقات ارزشمندى دارد و منقولاتى از الحبل المتين و مشرق الشمسين و منتقى الجمان و ميرزا محمّد استرآبادى رجالى. در بالاى صفحات نسخه تحقيقاتى رجالى ثبت شده است.

(ش. 576) اين نسخه در 325 برگ، از آغاز چند برگ افتادگى دارد و تا آخر کتاب الصلاة را شامل است. کاتب ميرزا جان بن محمّد رضا قهپائى در نيمه ربيع الأول سال 1072 کتابت نسخه را به پايان برده است. در آخر نسخه، به دستخط مبارک علّامه محمدباقر مجلسى صورت اجازه اى است که به خان محمّد اردبيلى داده است. نسخه بر علّامه مجلسى قرائت و تصحيح شده و علّامه در اجازه آورده است: «أنهاه المولى الفاضل... سماعاً وتحقيقاً وضبطاً في مجالس آخرها أواسط ذي القعدة سنة 1072».
مرحوم پدرم علامه سيد عبدالعزيز طباطبائى رضوان الله عليه، در زير اجازه، نوشته است اين خان محمّد اردبيلى کسى غير از مولى محمّد اردبيلى مؤلف جامع الرواة است. چرا که او متولد حدود سال 1060 است و در تاريخ اين اجازه تقريباً دوازده ساله است و اجازه اش از علّامه مجلسى مورخ 1098 است و در جامع الرواة آمده است.
بر نسخه، بلاغات و حواشى با امضاى «م ق ر مدّ ظلّه العالى» که نشان علّامه مجلسى است و حواشى «آقا حسين مدّ ظلّه العالى» که احتمالاً محقق خوانسارى است، وحواشى مولى محمدتقى مجلسى است با امضاى «م ت ق رحمه الله». امضاهاى حواشى ديگر از جمله «ب ه» آمده است که ظاهراً شيخ بهايى است. در آخر برگ ششم تعليقه اى از مولى اسماعيل مازندرانى است. نسخه اى است که بر علّامه مجلسى و آقا حسين خوانسارى قرائت و تصحيح شده است و بلاغاتى با خطوط مختلف دارد، اما اکثر حواشى، متعلق به دو مجلسى بزرگوار است. فوائد بسيارى نيز از کتب ديگر در نسخه نقل شده است.

(ش. 1702) نسخه ارزشمندى است در 445 برگ، تا آخر کتاب امر بالمعروف، که تصحيحات و بلاغاتى دارد از علّامه جليل القدر شيخ على بن محمّد بن حسن بن زين الدين عاملى، ساکن در اصفهان، صاحب الدرّ المنثور و آثار ديگر، و نواده شهيد ثانى همچنان که خود در آخر کتاب حج ذکر کرده است. نسخه به خط محمد بن محمد عيسى مرعشى حسينى است که کتابت آن را در 18 ربيع الاول سال 1054، به انجام رسانده است.

(ش. 1910) نسخه ارزشمند ديگرى است که از کتاب حج تا آخر کتاب التجارة را دارد. به خط نسخ زيبايى است و حواشى آن پر است از تعاليقى که از کتب فقه و حديث و ادبيات نقل شده است. تعليقاتى با امضاى «م ت ق رحمه الله» و «م ق ر مدّ ظلّه» دارد که نشان دو مجلسى بزرگوار است و تعليقات ايشان در اواخر نسخه بيشتر مى شود.
اين نسخه را دو نفر در دو تاريخ کتابت کرده اند: کتاب حج را محمدجعفر بن غضنفر خرم آبادى در سوم ذى الحجه سال 1082 به انجام رسانده و کتابهاى بعد از آن يعنى کتاب المزار و کتاب الجهاد و کتاب القضاء و کتبا المکاسب و کتاب التجارة به خط نسخ درشت ترى است متعلق به محمد مقيم بن ضياء الدين محمّد که کتاب الزيارات را در 23 ربيع الاول سال 1044 به پايان برده است و در همانجا اجازه خوش خطى به قلم شيخى که نسخه بر او قرائت شده است به اين کاتب آمده است: «قد بلغ سماعاً منّي الأخ الفاضل، الذکي الألمعي، ميرزا محمّد مقيم حفظه الله تعالى وبلّغه غاية ما يتمّناه. حرّره قاسم الحسني الحسينيّ» يعنى همان طباطبائى قهپائى. رجوع کنيد به جامع الرواة.
به هر روى، اين بخش از نسخه بسيار از جهت صحت متن ارزشمند است و بلاغات متعددى از علماى مختلفى دارد و بارها مقابله شده و بر اعلام مختلفى قرائت شده است و نشان‌هاى «بلغ قراءة أيّده الله تعالى » و «بلغت مقابلة» و «بلغ» و «بلغ قبالاً» - اين دو آخرى را به شنگرف - مى توان در جاى جاى حاشيه نسخه مشاهده کرد. همچنين تملک عبدالله بن بدر الدين را به همراه مهر تاريخدار بزرگى مورخ 1205 بر نسخه آمده است.

(ش. 2118) نسخه ارزشمندى است به خط نسخ خوش تا اواخر کتاب را شامل است. به خط اسدالله بن عماد اصفهانى به سال 1058. کتاب ديات يا بخشى از آن، به خط صفر على بن ميرزا على همدانى است به تاريخ 28 ربيع الآخر سال 1089.
نسخه تصحيح شده و بر علّامه مولى محمدتقى مجلسى قرائت شده است و بلاغات آن به خط مبارک ايشان است، از جمله در آخر کتاب الصوم به خط مبارک خود نوشته است: «بلغ سماعاً أفاض الله تعالى عليه في مجالس، آخرها أواخر شهر ذي القعدة الحرام لسنة 1056. حرّره محمّد تقيّ بن مجلسي عفي عنهما». همچنين در آخر کتاب المزار: «أنهاه:... أدام الله تعالى تأييده سماعاً وتحقيقاً في مجالس، آخرها أواسط شهر الله الأصب لسنة 1058... محمّد تقيّ بن مجلسي...».
کتاب الزيارات را کاتب در آخر ربيع الآخر سال 1058 به پايان برده است و بعد از آن کتاب الجهاد تا آخر کتاب را نوشته، اما مشيخه را بين اين دو بخش آورده است.

(ش. 2294) نسخه ارزشمند ديگرى است در 222 برگ، به خط نسخ زيبا از قرن يازدهم، که از آغاز کتاب النکاح تا آخر مشيخه را شامل است و متن المقنعة در حاشيه آن يا در بالاى صفحات نوشته شده است. اين نسخه بر مشايخ متعددى بارها قرائت شده است و بلاغات بسيار دارد از جمله «بلغ قراءة علَيّ» و برخى از بلاغات کنار هم آمده که دلالت بر تکرار قرائت دارد. در آخر نسخه نيز اجازه اى است به خط مجيز به مولى محمدتقى مجلسى که کتاب بر او از اول تا آخر حرف به حرف خوانده شده است. تاريخ اين اجازه 17 رمضان سال 1072 است.

(ش. 2287) نسخه جلد دوم است در 344 برگ، از اول کتاب المزار تا آخر مشيخه. به خط نسخ زيباى خوشِ محمدتقى بن على بندار شهميرزادى سمنانى - احتمالاً ميرزا محمد ابراهيم بن محمد زمان باشد -، که آن را در سال 1007 کتابت کرده است.
عناوين آن به شنگرف کتابت شده و در دو طرف نسخه خط شيخ محمدحسين بن محمديوسف ساروى مازندرانى به تاريخ 1142 آمده است.
نسخه ارزشمند و تصحيح شده اى است که بر علّامه محمدباقر مجلسى قرائت شده و دستخط مبارکش به عنوان اجازه بر قارئ نسخه، آمده است، يکى در آخر کتاب الوکالات به تاريخ 10 جمادى الاولى سال 1083، وديگرى در آخر کتاب النکاح، به تاريخ غره رجب سنة 1084، و احتمالاً دو اجازه به دو نفر است، اسم هر دو مجاز در هر دو اجازه پاک شده است. احتمال مى رود که اجازه اول به ميرزا رحيم يا ميرزا ابراهيم باشد و ظاهراً اجازه دوم به ميرزا محمّد ابراهيم و شايد لاهيجان.
اين نسخه يا از روى نسخه شيخ حسين بن عبدالصمد عاملى نوشته شده يا بر آن مقابله شده است، در بخشى از باب ميراث الإخوة در حاشيه آمده است: «ما کان هذا الحديث في نسخة الشيخ حسين بن عبد الصمد التي قابلها بخطّ الشيخ الطوسي».

(ش. 2331) از آغاز تا آخر کتاب المزار. کتابت سال 1060، در 201 برگ. نسخه مقابله و تصحيح شده است. و بلاغات و تصحيحات دارد و بر نسخه مولى محمدتقى مجلسى که بر نسخه اصل مقابله کرده است، مقابله شده است. در آخر کتاب الزکاة آمده است: «بلغ مقابلته إلى هنا بقدر الجهد والطاقة مع نسخة مولانا ومقتدانا محمّد تقيّ بن مجلسي عفي عنهم».
اين نسخه نيز بر مولى محمدتقى مجلسى قرائت شده و با نسخه او مقابله شده و در آخر جزء اول - که آخر لباس مصلى است - به خط مبارک علّامه مولى محمدتقى مجلسى آمده است: «أنهاه المولى العالم العامل، مولانا محمّد مؤمن أدام الله تعالى تأييده، وسماعاً وتحقيقاً في مجالس، آخرها أوائل شهر الله المعظّم رجب سنة 1060 الهجرية، نمّقه بيده الداثرة محمّد تقيّ بن مجلسي عفي عنهما...».
در برگ آخر نيز اجازه اين شيخ محمدمؤمن آمده است که احتمال مى رود کاتب نسخه باشد، با اين صورت: «أنهاه المولى الفاضل، والعالم العامل، ذو الأخلاق المرضية، والکمالات الملکية، مولانا محمّد مؤمن القهپائي... سماعاً منّي وتحقيقاً، وأجزت له - دام توفيقه - أن يروي عنّي... نمّقه محمّد تقيّ بن مجلسي... سنة 1064».

(ش. 2141) فقط شامل کتاب الصلاة، به خط عبدالصمد بن محمود در تاريخ 8 ربيع الاول سال 967. نسخه صحيح و ارزشمندى است و بلاغات بسيارى نزديک به هم به خطوط مختلف دارد و تصحيحاتى به خطوط علما دارد.
در آخر نسخه آمده است: «بلغ قبالاً بنسخة الشيخ حسين بن عبد الصمد التي قوبلت بنسخة الأصل بخطّ الشيخ الطوسي رحمهما الله تعالى » و همچنين است در باب الزيادات به تاريخ 1029.
در اين نسخه صورت خط شهيد ثانى به قرائت شيخ حسين بن عبدالصمد عاملى بر او، به تاريخ 16 محرم سال 955، همچنين صورت خط شيخ حسين بن عبدالصمد به تاريخ 19 شعبان سال 949 است. و بر حاشيه اکثر صفحات صورت خط شيخ طوسى يا خط شيخ حسين به عبدالصمد که از خط شيخ کتابت کرده است در تصحيح سن و متن و ضبط کلمه اى يا زيادتى يا چيزى جز آن ديده مى شود و کمتر صفحه اى از اين موارد خالى است.

(ش. 1916) نسخه جزء دوم است در 222 برگ به نسخى زيبا، که از کتاب المزار تا آخر کتاب را شامل است و از اوائل کتاب الطلاق، نونويس تر و به نسخى زيباتر است. کاتب بخش دوم، سعيد بن درويش گجراتى است که آن را در 20 جمادى الآخره سال 1086 در قلعه گلکنده در حيدرآباد هندوستان در محضر «شيخنا وملاذنا... شيخ جعفر بن کمال الدين البحرانى» به انجام رسانده است. بر نسخه تصحيحات و بلاغات و تعليقات و فوائد متعدد رجالى و فقهى آمده است.
نسخه را شيخ عبد الله بن حسين بر نسخه شيخ على بن سليمان بحرانى تصحيح کرده و صورت مکتوبى که بر آن بوده است را انچنين نقل کرده است: «بلغ قبالاً من نسخة خاتمة المجتهدين الشيخ بهاء الدين دام ظلّه، وعليها مکتوب بلغت المقابلة بنسخة مقروءةعلى الإمام فخر المحقّقين قدّس الله روحه، وعليها خطّه، وهي مضبوطة مصحّحة، وکتب الأقلّ عبدالله بن حسين عفي عنهما، شهر ربيع الثاني سنة 1066».
بخش دوم نيز تصحيح شده است، در آخر کتاب الکفارات آمده است که از روى نسخه اصل کتابت شده است: «بلغت المقابلة والعرض بنسخة الأصل التي بخطّ الشيخ الطوسي رحمه الله تعالى »
و از روى آن صورت خط شيخ را نيز نقل کرده است: «سمع جميع کتاب الصيد والذبائح والأطعمة والأشربة ولدي أبو الحسن ابن محمّد حبره الله بقراءة علي بن محمّد بن مثوية، وکتب محمّد بن الحسن الطوسي سنة 447».
به خط سيد ابراهيم بن على حسينى حسنى مورخ رجب سال 1089 آمده است: «بلغ تصحيحاً من أثناء باب أحکام الطلاق إلى هنا بنسخ متعدّدة معتبرة معتمدة، منها ما هو مقابل بنسخة الشيخ الأجلّ علي بن سليمان، وهي مقابلة بنسخة الشيخ حسين بن عبد الصمد، وهي مقابلة بنسخة الشيخ زين الدين، وهي مقابلة بنسخة المصنّف».
و در آغاز کتاب الفرائض و در آخر کتاب الذبائح نيز صورت خط شيخ اين چنين آمده است: «سمع جميع کتاب الوقوف ولدي أبو علي الحسن بن محمّد بقراءة أبي الحسن علي بن مثوية القمّي، وکتب محمّد بن الحسن بن علي الطوسي في رجب سنة 447».
بر صفحه 201 ب مطالبى نوشته شده از جمله: «بلغ مقابلة من نسخ معتمدة مضبوطة، مصحّحة بقدر الجهد والطاقة، في مجالس متعدّدة، آخرها يوم الجمعة منتصف شهر ذي القعدة سنة 1089، بقلم الفقير إلى الله الغني عمّن سواه، أحمد بن صالح البحرانيّ الدرازي...». و همچنين: «مکتوب على نسخة الأصل: بلغت المقابلة والعرض بنسخة الأصل، التي بخطّ الشيخ الطوسي رحمه الله تعالى ».
در آغاز نسخه خط محدث علّامه شيخ جعفر بن کمال الدين بحرانى و احمد بن صالح بحرانى آمده است.

(ش. 1991) نسخه ارزشمند ديگرى به خط نستعليق خوش، از آغاز تا آخر کتاب حج را شامل است. کاتب محمدشفيع بن کمال الدين حسينى کومبانى ساکن مشهد الرضا عليه السلام، کتابت نسخه را در مشهد در 19 ربيع لااول سال 1058 به پايان برده است.
نسخه قرائت و تصحيح شده است و در حواشى آن تعليقات و تصحيحاتى هست از جمله با نشان «م ق ر مدّ ظلّه» يعنى علّامه مجلسى، و«آقا حسين سلّمه الله» يعنى محقق خوانسارى. نشان‌هاى متن و عناوين به شنگرف کتابت شده است.
در آخر نسخه اجازه اى به خط مبارک حرّ عاملى، به شاگردش مير محمدجعفر سبزوارى ساکن مشهد رضوى (ع) آمده است به تاريخ نيمه ربيع الاول سال 1086. خط مبارک ايشان در اول نسخه نيز آمده است. مهر و خط تملک و خريدارى نسخه توسط محمدمسعود بن ميرزا محمدمعصوم در ربيع الآخر سال 1103 يا 1130 و همچنين مطلبى با امضاى «عبدالله الشوشترى» آمده است.
جواب حرّ عاملى، نيز در آغاز اين نسخه به خط شريف ايشان نوشته شده. پاسخى است که ايشان به پرسشى کرده که کسى بر او عرضه کرده است و گمان کرده که بين دو کلام شيخ (م. 560) در آغاز تهذيب، تناقضى هست و جناب حرّ عاملى (م. 1104)، به خط مبارک خود اين پاسخ را در آغاز اين نسخه نوشته است.

(ش. 1148) تهذيب الفوادح الحسينية في المصائب العاشورية
مقتلى است شامل چند مجلس، تأيف علّامه جليل القدر شيخ حسين بن محمّد آل عصفور درازى بحرانى (م. 1216)، شاگرد و برادرزاده شيخ يوسف بحرانى صاحب حدائق، که اجازه اى نيز به او داده است که در لؤلؤة آمده است.
نسخه در 160 برگ، به خط شيخ على بن عبدالحسين است و از آخر آن برمى آيد که تهذيب الفوادح باشد و مهذب آن شيخ حسن بن حسين بحرانى است. در آخر نسخه تقريظهاى منظومى که در آن ماده تاريخ تهذيب کتاب به سال 1227 آمده است که تاريخ کتابت اين نسخه نيز هست آمده است. مهر تملک شيخ عبدالحسين شيخ العراقين تهرانى بر نسخه است.

(ش. 478) جامع الأخبار
منسوب به شيخ صدوق
ملحق به کتاب معانى الأخبار نوشته شده و از آخر ناقص است و تا فصل 102 کتاب جامع الأخبار را که مشتمل 141 فصل است دارد و زياداتى بر نسخه چاپى دارد.
در آخر نسخه آمده است: «تمّت هذه الورقة بقلم المستشفع بالقرآن المجيد أحمد بن محمّد بن أحمد بن وليد عفي عنهم». و همه نسخه با معانى الأخبار به خط اوست.
در آخر معانى الأخبار آمده است: «لخزنة الشيخ الجليل النبيل، الشيخ التقي الورع الزاهد العابد... الشيخ لطف الله بن الحاجّ علي بن الحاج إسماعيل السماهيجي الأوالي... کتب في منزله المعمورة بسماهيج».
در نسخه، اضافه بر جامع الأخبار، رساله اى از مؤلفى ناشناخته با عنوان رسالة في تعيين آي القرآن الکريم وکلماته وحروفه آمده است.

(ش. 799) جامع الشرائع
تأليف شيخ نجيب الدين ابو زکريا يحيى بن احمد بن يحيى بن حسن بن سعيد هذلى (متولد 601 در کوفه ومتوفاى روز عرفه سال 689 يا 690 در حله) عموزاده محقق حلى مؤلف شرائع الإسلام.
نسخه ارزشمندى است از قرن دهم که به دست بسيارى از علما دست به دست شده و بر آن خطوط بسيارى از ايشان به تملک و بلاغ و تصحيح نوشته شده است و بارها قرائت شده و بلاغاتى کنار هم، به خطوط مختلف دارد که دال بر تعدد قرائت است، از جمله در باب بيع الأعيان الغائبة، و آغاز باب السبق والرمى.
نسخه ارزشمندى است که برخى از اعلام اماميه آن را خوانده اند و تملکشان بر نسخه آمده است، از جمله: علّامه محمدباقر مجلسى؛ و مولى کافى؛ و سيد مصطفى بن حسين حسينى کاشانى؛ و سيد ابوالقاسم جعفر بن حسين موسوى خوانسارى، متولد 1090 و متوفاى 1158، شاگرد علّامه مجلسى؛ و فرزندش سيّد حسين خوانسارى، استاد صاحب قوانين؛ و سيد شجاع بن على حسينى با تملک مورخ شوال سال 970، که برخى از بلاغات گويا به خط اوست؛ و سيد محمد معصوم بن محمد مهدى حسينى، شيخ الإسلام اصفهان در قرن يازدهم، شرح حالش در أمل الآمل آمده است.

(ش. 220) جامع المقاصد
نسخه اى است در 245 برگ، از کتاب الإجاره تا اقرار، کتابت قرن يازدهم و بر آن نوشته اى به تاريخ 1089 و مهر شيخ فضل الله نورى آمده است.
(ش. 221) نسخه ديگرى است، از اين کتاب، که آن هم مهر شيخ فضل الله نورى را دارد. در 161 برگ، از اول متاجر تا اوساط کتاب الأمانات. اين نسخه دوم از آخر پارگى دارد اما نسخه ارزشمندى است که حواشى بسيار «کذا بخطه» دارد، و ظاهراً از نسخه خط مؤلف کتابت شده است. تاريخ کتابت ندارد اما نوشته اى به خط کتاب الله بن حبيب الله بروجردى مورخ سال 1023 دارد و در کنار آن مهرش با عبارت «إنّي تارک فيکم الثقلين کتاب الله وعترتي» آمده است. خط شيخ احمد بلاغى نيز بر نسخه آمده است.

(ش. 1053) جناح الصلاح
تأليف مولى نظر على بن محمد محسن گيلانى. در واجبات نماز و مستحبات و آداب و تعقيبات آن، و گزيده اى از اعمال و اذکار و ادعيه سال شمسى، و آن را بنابر تصريحى که در خطبه کتاب کرده، در برابر مفتاح الفلاح شيخ بهايى، بدين نام نامگذارى کرده. ده باب و يک خاتمه دارد و آن را به فتحعلى شاه قاجار تقديم کرده است.
نسخه اصل به خط مؤلف است در 256 برگ، و در آن خط خوردگى و اضافه و تصحيحاتى از مؤلف دارد. در آخر اين نسخه ابياتى فارسى از مير فندرسکى آمده است.

(ش. 2176) الجُنّة الواقية والجنّة الباقية
الجنّة الصغيرة است، مشتمل است بر چهل فصل، اثر شيخ تقى الدين ابراهيم بن على بن حسن بن محمّد بن صالح کفعمى لوزى عاملى (م. 905). مراجعه کنيد به الذريعة: 5/156 و161.
کتابت نسخه را محمود بن محمد بن يوسف بن محمد قروى به خط نسخ خوش، در سال 1111 به انجام رسانده است. پيش از آن چند سوره قرآن و پس از آن چند دعا کتابت شده است. در آخر نسخه نوشته اى به خط على بن حسن بن على بن سليمان بحرانى آمده است که احتمالاً همان مؤلف أنوار البدرين است.

(ش. 1059) جواهر الکلام
نسخه اى است که از کتاب الحج آغاز شده تا آخر الأمر بالمعروف والنهى عن المنکر. به علامه اديب، شيخ ابوالقاسم بن حسين على شريف قزوينى غروى، ساکن نجف اشرف. نسخه را به خط خود در زمان حيات مؤلف، و از روى نسخه اصل، کتابت کدره است. و در آخر اين مجلد نوشته است: «هذا آخر صورة ما کتبه المصنّف سلّمه الله تعالى ، وکان هذا المجلّد آخر ما صنّفه سلّمه الله تعالى ، فکمل بکماله شرح جميع شرائع الإسلام». شرح حال کاتب در الکرام البررة: 1/56، آمده است.
کتابت نسخه را کاتب در 339 برگ، در روز شنبه 13 جمادى الاولى سال 1265 به انجام رسانده و تصحيحاتى نيز دارد. در آخر نسخه اين قطعه از کاتب آمده است:
«جواهر في الطرس منثورة
وقد نظمتهن أقلامنا
ولولا أشعّتها لاستدامت
على الغي والجهل أحکامنا
عقود تقلّدها العالمون
حليّاً فأشرقن أيّامها»
در دو سوى نسخه، خط علّامه سيد اسماعيل بهبهانى که شرح حالش در الکرام البررة: 1/146 آمده است، ديده مى شود که ولادت فرزندان خويش جمال الدين که در تهران در 13 رجب 1281 به دنيا آمده، و فاطمه که در نجف در 23 ذي القعدة 1375 به دنيا آمده، و خديجه که در رمضان 1277 و عماد الدين که در چهارم محرم سال 1269 در نجف به دنيا آمده است، را ثبت کرده.
(ش. 227) نسخه ديگرى است از جواهر در 206 برگ، که از آغاز کتاب الصلاة تا مباحث قبله، و پس از آن از اول نکاح تا آخرش را شامل مى شود. نسخه را شيخ محمد بن حاج خضر، در سال 1249 در زمان حيات مؤلف کتابت کرده است. مهر شيخ فضل الله نورى بر نسخه ديده مى شود.
نسخه‌هاى ديگرى نيز از جواهر به خط اين دو نفر در کتابخانه موجود است.

(ش. 1947) الحاشية على إرشاد الأذهان
حاشيه اى است بر ارشاد الأذهان علامه حلى، که يکى از شاگردان پسرش فخر المحققين ابوطالب محمّد املاء کرده است.
نسخه جلد دوم است که به به خط سيد نعمة الله بن ضياء الدين حسنى است و کتابت آن را در غره رجب سال 955 به انجام رسانده است.
نسخه ارزشمندى است در 142 برگ، مقابله و تصحيح شده است. در آخر نسخه آمده است: «قوبل بقدر الطاقة البشرية في سنة اثني عشر وألف هجرية، حرّره تقي الدين الحسينيّ» که همان علّامه تقى الدين محمّد بن شرف الدين على حسينى شيرازى مشهور به شاه تقيا است از اعلام قرن يازدهم.
تملک سيد مير ضياء الدين محمّد علوى موحّد حسينى فرزند جمال الدين محمّد بن سيد مصطفى علوى و مهر او با عبارت «هو الذي جعل الشمس ضياء» بر نسخه آمده است و در آخر آن نيز فوائد فقهى و دو بيت فارسى کتابت شده است.
(ش. 118) الحاشية على تهذيب المنطق
اثر مولى عبدالله يزدى شهابادى که آن را در نجف اشرف در سال 967 تأليف کرده است.
نسخه قرن دوازدهم است در 77 برگ، به خط عبدالله بن احمد بن زين الدين بن ابراهيم بن صقر بن ابراهيم اَحسائى، که فرزند شيخ احمد احسائى معروف است.

(ش. 795) الحاشية على ذخيرة المعاد
حاشيه اى است بر ذخيرة المعاد في شرح الإرشاد مولى محمد باقر بن محمد مؤمن سبزوارى؛ اثر معاصره آقا حسين گيلانى (م. رمضان 1129، معاصر محقق سبزوارى).
نسخه اصل است که صاحب حاشيه بر حواشى نسخه اى از ذخيرة المعاد نوشته است.

(ش. 819) الحاشية على الرسائل
حاشيه اى است بر فرائد الأُصول شيخ اعظم شيخ مرتضى انصارى شوشترى (م. 1281)، از علامه فقيه حاج آقا رضا همدانى (م. 1321)، مؤلفِ مصباح الفقيه، که در دهه دوم ماه جمادى الاولى سال 1308 تأليف آن را به پايان رسانده است.
نسخه اصل است در 187 برگ، که در ضمن بقيه نسخه‌هاى خط مؤلف، از ورثه ايشان براى کتابخانه اميرالمؤمنين عليه السلام خريدارى شده و به کتابخانه منتقل شده است.

(ش. 754) الحاشية على رياض المسائل
حاشيه اى است بر رياض المسائل سيد على بن محمّد طباطبائى حائرى (م. 1236)، که خود شرحى است بر المختصر النافع محقّق حلّى.
اين حاشيه نيز از علّامه فقيه حاج آقا رضا همدانى است و نسخه حاضر نيز نسخه خط مؤلف است و در 58 برگ کتابت شده و خط خوردگى و تصحيحات دارد. اين حاشيه از آغاز کتاب است تا مبحث نيت وضو در کتاب الطهارة.

(ش. 1113) الحاشية على شرح التجريد للدواني
نسخه به خط سيد صفى الدين محمد بن فخر الدين محمد حسينى استرآبادى است. کاتب نسخه را در 258 برگ در اصفهان در سال 1089 کتابت کرده است.
بر نسخه، حواشى «منه» و «جلال الدين استرآبادى» و «جم» و «ع ا ه» دارد. تصحيحات و بلاغات و حواشى به خط برخى علما بر آن هست و مهر تملک (نه وقفة) مربوط به شيخ عبدالحسين شيخ العراقين تهرانى بر نسخه آمده است.

(ش. 2301) الحاشية على شرح مختصر ابن الحاجب
متن از ابن حاجب است در اصول فقه، و شرح از قاضى عضدالدين ايجى و اين حاشيه از سعدالدين مسعود بن عمر تفتازانى است.
نسخه ارزشمندى است به خط علّامه شيخ محمدحسين بن شمس الدين محمد اصفهانى، که کتابت آن را در هفتم شعبان سال 1037 به خط نستعليق خوش، در 211 برگ، به انجام رسانده است.
در آغاز نسخه، تملک نواده کاتب، تاج الدين بن محمدمحسن، و پس از او فرزندش عبدالباقى آمده است.

(ش. 1936) الحاشية على القوانين
القوانين المحکمة در اصول فقه از ميرزاى قمى، ميرزا ابوالقاسم گيلانى است، و اين حاشيه همچون شرحى است مزجى، اثر شيخ محمد باقر بن على اکبر دامغانى.
نسخه اصل به خط محشى است که از آخر ناقص است و تا اواخر علائم حقيقت و مجاز را دارد. محشى به خط ريز هميشگى خود اين حاشيه را در آغاز مجموعه اى از رسائل و مؤلفاتش که همگى به خط خود اوست، کتابت کرده است.

(ش. 1736) الحاشية على المعالم
اثر حسن بن محمّد حائرى، از شاگردان وحيد بهبهانى است که از کربلا در سال 1216 به ايران مهاجرت کرده، و آثارى همچون أنوار البصائر و زبدة الرجال و جز اينها، نگاشته است.
دو نسخه از اين اثر در کتابخانه هست. يکى در مجموعه اى از تأليفاتش به شماره 712، و يکى نسخه اصل پيشنويس خط مؤلّف، در آخر مجموعه اى از مؤلفاتش که همگى به خط خود اوست.

(ش. 2234) الحاصل من المحصول
المحصول در اصول فقه از فخر رازى (م. 606) است که قاضى محمّد بن حسين بن عبدالله ارموى (م. 656) آن را تلخيص کرده و بدين نام نامگذارى کرده است.
آغاز: «وصلّى الله على سيّدنا محمّد وآله وسلّم، الخير دأبک اللّهمّ والشرّ قضاؤک! أنت الأزلي في ذاتک...».
کتابت نسخه را احمد بن محمّد بن عبدالکريم بن عطاءالله مالکى حدلفى در 19 ربيع الآخر سال 685 در اسکندريه در 126 برگ به انجام رسانده است. در آخر نسخه آمده است: «قوبل بأمّه صحّحه حسب الطاقة فصحّ». در آغاز نيز مهرى با عبارت «لک البهاء کلّه 1085» آمده است.

(ش. 704) الحبل المتين
از شيخ بهايى بهاء الدين محمّد بن حسين حارثى جبعى عاملّى (م. 1030).
نسخه ارزشمندى است به خط رشيد الدين محمّد بن صفى الدين محمّد زوارى سپهرى، که کتابت آن را در پنجم جمادى الاولى سال 1032 در 178 برگ، به انجام رسانده است. ظاهراً از شاگردان مؤلف است.
نسخه ابتدا در زمان حيات مؤلف کتابت شده و حواشى «منه مدّ ظله» دارد، سپس با درگذشت شيخ بهايى مصادف شده است و اکثر حواشى آن «منه رحمه الله» است.
نسخه مقابله و تصحيح شده و بلاغات و حواشى و تحصحيات بسيارى از مصنف دارد.
شرح حال کاتب در الروضة النضرة آمده است. همين نسخه را علّامه آقابزرگ تهرانى هنگامى که نزد سلطان المتکلمين بوده است ديده است و همانجا نوشته است: «ورأيت بخطّه أيضاً الزکاة والخمس والصوم والحجّ من التذکرة عند السيّد مصطفى الشوشتري في النجف».

(ش. 1682) الحبل المتين
از شيخ بهايى
نسخه بسيار ارزشمندى است به خط شاگرد مؤلف، علّامه شيخ محمّد (رضا) بن فتح الله بسطامى که آن را از نسخه اصل به خط شيخ بهايى در قزوين کتابت کرده است و کتابت آن را در غره رمضان سال 1009 به انجام رسانده است و آن را بر شيخ بهايى قرائت کرده است. نسخه حواشى «منه دام ظله» بسيارى دارد. سپس مؤلف به دستخط مبارک خود اجازه اى بر اين نسخه به تاريخ ذى الحجه سال 1026، نوشته است و کاتب مجاز را بسيار تمجيد کرده است. در آغاز نسخه فهرست تفصيلى عناوين و مطالب کتاب و احاديثى که هر مطلب دارد آمده است.
در کنار اين اثر در همين نسخه، الوجيزة في علم الدراية شيخ بهايى و رسالة في الفقه او و رسالة أخرى في القبلة اثر پدر شيخ بهايى، نيز مجموعاً در 306 برگ، کتابت شده است. در آغاز نسخه نيز فوائدى و ابياتى در مدح کتاب آمده است.

(ش. 2240) حجّة الإسلام في شرح تهذيب الأحکام
از مولى محمدطاهر بن محمدحسين شيرازى نجفى قمى (م. 1100).
شرحى است بر تهذيب الأحکام شيخ و پيش از شرح مقدمه اى در اصول فقه دارد، با اين آغاز: «الحمد للَّه المتفرّد بالقدم والدوام، المتعالي عن إدراک الحواس وإحاطة الأفهام... أمّا المقدّمة ففيها ثلاثة مطالب...».
مطلب اول در اينکه ادله شريعه به اتفاق روايات عامه و خاصه منحصر در کتاب و سنت است.
مطلب دوم در اصول فقه است که مبسوط است و مفصل تر است از معالم.
مطلب سوم در درايه است. در آخر آن طرق خويش را در روايت کتاب التهذيب و ساير کتب اربعه ذکر مى کند، و مى گويد که از سيد نورالدين عاملى برادر صاحب مدارک روايت مى کند و او را بسيار تمجيد مى کند، و همچنين از شيخ محمّد بن جابر بن عباس از پدرش، از شيخ عبدالنبى بن سعد جزائرى روايت مى کند.
و شيخ محمّد بن جابر از سيد شرف الدين على بن حجّة الله فارسى شولستانى نجفى، از سيد فيض الله، از صاحب المعالم روايت مى کند.
و سيد شرف الدين مذکور، از ميرزا محمّد استرآبادى، از شيخ ابراهيم بن شيخ على بن عبد العالى ميسى روايت مى کند.
و شيخ محمّد بن جابر همچنين از شيخ محمّد بن حسام الدين جزائرى، اجازةً از شيخ بهايى روايت مى کند.
نسخه جلد اول کتاب است که فقط مقدمه کتاب را دارد و به خط نسخ زيباى مهدى قلى بن على قلى نواده مرحوم قرجقاى خان در سال 1101 در 190 برگ کتابت شده است. کاتب در ظهر برگ اول به خط خويش نوشته است: «إنّا کنّا نستنسخ هذا الکتاب في قم، بأمر المصنّف في حياته».

(ش. 2048) مجموعه
مجموعه اى است از رسائل علّامه اردوبادى، شيخ ابوالقاسم بن محمدتقى غروى اردوبادى (متولد 1274 و متوفاى 1332)، و در ضمن آنها حجّية الأخبار که تأليف آن را به پايان نبرده است.
آغاز حجية الأخبار: «الحمد للَّه المتفرّد بکينونيته ووجوده، المتعزّز أولياؤه بعزّته وجوده...».
نسخه اصل است و همه رسائل به خط مؤلف است.

(ش. 20) حدائق الحقائق في شرح کلمات کلام الله الناطق
شرح کتاب شريف و مستطاب نهج البلاغة است از سيد علاء الدين محمّد بن امير محمدعلى شاه ابوتراب حسينى گلستانه اصفهانى (م. حدود سال 1110).
مؤلف، شرحى کوچک نيز بر نهج البلاغة دارد به نام بهجة الحدائق. براى اطلاع بيشتر به اثر مرحوم محقق طباطبايى نهج البلاغة عبر القرون که به زودى از سوى بنياد محقق طباطبايى منتشر مى شود، مراجعه کنيد.
نسخه حاضر، شامل هر سه جزء کتاب است و احتمالاً به خط مؤلف است، همچنانکه در کتابخانه مرکزى دانشگاه تهران نيز نسخه اى دارد که احتمال رفته است به خط مؤلف باشد.
آغاز جزء اول: «الحمد للَّه الذي رفع لنا أعلام المجد، بولاء حامل لواء الحمد...».
آغاز جزء دوم: «الحمد للَّه الذي أرسل رسوله بالهدى ودين الحقّ ليظهره على الدين کلّه ولو کره المشرکون...».
آغاز جزء سوم: «الحمد للَّه الذي شرح صدورنا للرشاد إلى النهج القويم، وبلّغنا سُنن النجاة وصراطه المستقيم...».
نسخه در 469 برگ، به خط نسخ زيبا و عناوين آن به شنگرف کتابت شده و تعليقاتى دارد.

(ش. 2046) الحدائق الناضرة
از محدّث فقيه شيخ يوسف بن احمد بن ابراهيم درازى بحرانى (1107 - 1186).
کتابى است مفصل در فقه استدلالى، در مجلدات بسيار، با اينکه از کتاب الوصية پيشتر نرفته است. محقق طباطبايى در نوجوانى، مقدمه ارزشمندى درباره کتاب و شرح حال مؤلف در مقدمه چاپ نجف نوشته است که گويا پس از مقالات مجله الاسلام، اولين اثر منتشر شده ايشان است.
اين اثر در مجموعه اى کتابت شده و فقط بخشى از مقدمات مجلد اول است که به خط بدى که اصلاح و تصحيح و خط خوردگى هم دارد نوشته شده و شبيه به پيشنويس مؤلف است و احتمال دارد که به خط مؤلف باشد.

(ش. 489) الحقائق في أسرار الدين ومکارم الأخلاق.
از محدث بزرگوار فيض کشانى محمّد بن مرتضى (م. 1091).
ملخص کتاب ديگرش المحجّة البيضاء في إحياء الأحياء است و آن را در 1090 به پايان برده است.
اين نسخه به خط سيد قاسم بن سيد على بن احمد رضوى حسينى سبزوارى است که علّامه آقابزرگ تهرانى شرح حالش را در اعلام قرن دوازدهم آودره است و گفته است کتابت تفسير صفاى را در 1122 به انجام رسانده است.
کتابت نسخه حاضر را کاتب در 20 شعبان سال 1119 در 217 برگ، به امر علّامه مولى محمدکاظم بن محمدشريف خاتون آبادى مدرس مشهور عصر صفوى، به انجام رسانده و ظاهراً کاتب از شاگردان اوست. بر روى نسخه خط شيخ على حزين و ديگران مشاهده مى شود.

(ش. 775) الخصال
از شيخ صدوق.
نسخه به خط شيخ حسن بن عبدالکريم بن حسن بن صالح بن ابراهيم بن کمال بحرانى است، که آن را براى خود کتابت کرده و در ششم ربيع الاول سال 1055 آن را به پايان برده است. در أنوار البدرين: 131 شرح حال کاتب آمده است.
نسخه ارزشمندى است در 250 برگ، که تعليقاتى با نشان «ح» دارد و بلاغات و تصحيحات متعددى بر آن نوشته شده است. در حاشيه آخر نسخه آمده است: «تأمّلت هذا الکتاب من أوّله إلى نهايته، وسرحت رائد الفکر فيه من بدايته إلى غايته، في أوقات آخرها ضحى اليوم الحادي عشر من شهر ذي القعدة الحرام سنة 1065... وکتب أقلّ خلق الله الغني صالح بن عبد الکريم البحرانيّ» که شرح حالش در أنوار البدرين: 127 آمده است.
خط ولى عهد فرهادميرزا نيز به تاريخ هفتم شوال 1295 در شيراز، بر روى نسخه آمده است.
(ش. 2195) نسخه ديگرى از خصال است که به خط ملا محمّد بن خواجه على شاه قائنى است و کتابت آن را در ششم ربيع الآخر سال 1068 به پايان برده است. تصحيحات و تعليقات و بلاغاتى دارد. در آخر نسخه آمده است: «بلغ مقابلةً وتصحيحاً وتحشيةً من أوّله إلى آخره في المشهد المقدّس الأقدس الرضوي... على يد العبد الآثم النادم رفيع الدين محمّد الخادم ابن محمّد أمين اليزدي... في اليوم السابع من شهر ذي القعدة سنة 1071».
در آغاز نسخه نيز تملک درويش على بن محمدفطيم حلى به سال 1151 آمده است.

(ش. 1686) خلاصة الأقوال
از علّامة حلّى.
نسخه قرن سيزدهم است به خط محمدرفيع بن محمدرضا و کتاب نضد الإيضاح علم الهدى کاشانى را نيز به همان خط دارد. بر روى نسخه خط شيخ الشريعه شيخ فتح الله شيرازى اصفهانى و مهر ايشان آمده است.

(ش. 387) مجموعه
در ضمن آن الخيارات از شريف العلماى مازندرانى به خط مؤلف آمده که شرحى مبسوط است بر مبحث خيار از الروضة البهية.

(ش. 3/2266) دفع شبهه ابن کمونه
تأليف مولى شمس الدين محمّد گيلانى مشهور به ملا شمسا.
در پاسخ شبهه اى است در توحيد خداوند که در سال 1050 در شيراز نگاشته است.
آغاز: «الحمد للَّه ربّ العالمين، والصلاة والسلام على سيّد المرسلين وآله الطيّبين الطاهرين... وهذه رسالة مفردة في دفع شبهة ابن کمونة...».
اين رساله که ظاهراً نسخه اصل به خط مؤلف است در ضمن مجموعه اى فلسفى است که در قرن يازدهم کتابت شده است و در آغاز آن، إثبات الواجب القديم دوانى و دو حاشيه بر آن از شيروانى و باغنوى آمده است. خط اين رساله با باقى رسائل مجموعه متفاوت است و بسيار ريز و تمام صفحه، تماماً در دو برگ نوشته شده است (47 أ - 48 ب). احتمالا اين مجموعه نز مؤلف بوده است و رساله خود را در اين دو برگ که بين دو حاشيه باغنوى و شيروانى سفيد مانده بوده است نوشته است.

(ش. 1901) الدلائل الباهرة في فقه العترة الطاهرة
تأليف علّامه شيخ محمدتقى بن شيخ محمّد ملّا کتاب احمدى بياتى نجفي، که از سيد بحرالعلوم و کاشف الغطاء و صاحب رياض و اعلامى ديگر، اجازه روايت دارد.
اين کتاب در دو صنف نوشته شده است: اول در دلائل فقهى و قواعد کلى اصولى، و دومى در فقه و فروع.
نسخه قرن سيزدهم است و احتمالاً در زمان حيات مؤلف نوشته شده. در 339 برگ، جلد اول را که در اصول فقه است شامل مى شود و به خطوط گوناگوى نوشته شده است. در آخر نسخه تقريظ شيخ جعفر کاشف الغطاء آمده است که در آن ميان نوشته است: «قد نظرته نظر اعتبار، ونقدته نقد الدرهم والدينار، فوجدته قد جمع فيه من الشوارد والنوادر، ما حقّ أن يقال کم ترک الأوّل للآخر...».
در آغاز نسخه نيز خط مولى نوروزعلى بسطامى و مهر او آمده است.
نسخه ديگرى از جلد اول اين کتاب در کتابخانه هست به شمار 1079، در 269 که مهر تملک شيخ عبدالحسين شيخ العراقين تهرانى را دارد.

الدمعة الساکبة في المصيبة الراتبة والمناقب الثاقبة والمثالب العائبة!
مقتل امام حسين عليه السلام است در پنج مجلد، تأليف محمّدباقر بن عبدالکريم دهدشتى بهبهانى نجفى (م. 1285 در نجف).
سه جلد از اين کتاب در کتابخانه موجود است که احتمالاً به خط مؤلفند:
(ش. 243) نسخه جلد سوم است در 287 برگ، در تاريخ امام موسى بن جعفر تا امام عسکرى عليهم السلام، که مؤلف آن را در 20 ذى القعده 1279 به پايان برده است. بر نسخه فوائد بسيارى از کتب ديگر نقل شده است و حواشى بلند و کوتاه بسيارى از مؤلف با نشان «منه عفي عنه» دارد.
(ش. 244) نسخه جلد چهارم است در 294 برگ رحلى، در اخبار حضرت ولى عصر عجل الله تعالى فرجه الشريف، که مؤلف در 28 شعبان 1282، آن را به انجام رسانده است. در آخر اين نسخه تقاريظ منظومى از ادباى عصر مؤلف آمده است و اين نسخه نيز حواشى بسيارى با همان نشان «منه عفي عنه» دارد.
(ش. 245) نسخه جلد پنجم است در 377 برگ رحلى، در رجعت و مباحث امامت و فضائل و خصائص ائمه معصومين عليهم السلام. بى تاريخ است و ناتمام مانده است و احتمالاً مؤلف نيت تکميل آن را داشته است.

(ش. 2004) ذخيرة المآل في مناقب الآل
تأليف شيخ شهاب الدين احمد بن عبد القادر بن بکرى عجيلى شافعى.
مؤلف تبييض کتاب را در سوم جمادى الآخره سال 1203 به پايان برده است.
شرح حال مؤلف در أبجد العلوم: 3/939، آمده است و گفته است: «أخذ العلم عن عبد الخالق المزجاتي، وعن عمّه محمّد بن بکري، والسيّد إبراهيم بن محمّد، والشيخ إبراهيم الزمزمي مفتي الشافعية في أُمّ القرى ... وللشيخ أحمد (المؤلّف) مؤلّفات ورسائل ومنظومات ومسائل يطول ذکرها، منها النفحة القدسية في وظائف العبودية، وعقد جواهر اللآل في مدح الآل وعليه شرح وتقاريظ من جمع جمّ، منهم السيّد الجليل علي بن محمّد بن أحمد بن إسحاق، کتبه بمکّة المشرّفة سنة 1203.
وللسيّد عبد الرحمن بن سليمان الأهدل منه إجازة في الحديث المسلسل بالأوّلية.
وله مناقب وفضائل شهيرة، وکان لا يسمع بذي فضيلة في أي جهة من الجهات إلّا وتعرّف به واستطلع حقيقة فضله، ومکث على هذه الحالة دهراً طويلاً، ثمّ آثر الخلوة والعزلة إلى ان انتقل إلى جوار رحمة الله».
شرحى است بر منظومه اى که با عنوان عقد جواهر اللآل في فضائل الآل سروده است.
آغاز: «الحمد للَّه الذي جعل أهل البيت کسفينة نوح، من رکبها نجا ومن تخلّف عنها أهلکه الغرق، وسمّاهم: باب حطّة، من دخله غفر له ومن خرج منه فسق...».
اين نسخه اگر به خط مؤلف نباشد، در عصر مؤلف نوشته شده است. بر ظهر برگ اول خط علّامه شيروانى يمنى مؤلف نفحة اليمن به تاريخ 1224 آمده است.
نسخه ئر 188 برگ است و در تملک سيد علّامه سبط الحسن هنسوى بوده است و آن را به کتابخانه هديه داده است و به خط خود شرح حال مؤلف را در سه برگ نوشته است و در هر برگ از يک منبع استفاده کرده است.

(ش. 795) ذخيرة المعاد في شرح الإرشاد
شرح الإرشاد علّامه حلّى است که محقق سبزوارى مولى محمدبقار بن محمّد مؤمن (متولد 1017 و متوفاى 1090) در عبادات به طور مفصل و در معاملات به اجمال آن را شرح کرده است، چنان که به عکس آن، در کفاية الأحکام در عبادات به اجمال پرداخته است و در معاملات به تفصيل. شارح، مجلد اول را در سال 1050 به پايان برده است.
اين نسخه از آغاز کتاب الصلاة را تا سجود التلاوة، شامل است. تاريخ کتابت ندارد اما قديمى است و پيش از سال 1129 کتابت شده است، چرا که تعليقات علّامه آقا حسين گيلانى (م. 1129) به خط مبارکش بر نسخه آمده است.
نسخه را يکى از خوشنويسان عصر شکوفاى صفوى، در 213 برگ، به نسخ خوش کتابت کرده است و در آخر آن فائده اى از افادات سيد مرتضى کاشانى عليه الرحمه آمده است.

(ش. 2111) ذکرى الشيعة
از شهيد اول.
نسخه قرن يازدهم است به خط نسخ نيکو. مقابله و تصحيح شده و در آغاز آن مهر شيخ فضل الله نورى آمده است ودر آخر آن مهر و دستخط صفى الدين محمّد بن عبد الوهّاب حسينى قمى در تملکى به تاريخ 1128 آمده است و مهر و تملکى نيز از فرزندش شرف الدين بن صفى الدين به تاريخ سال 1151 آمده است و همچنين خط حسين بن محمّد بن على بن غلول احسائى بحرانى به سال 1218 و دستخط محمّد بن على بن ابراهيم احسائى بحرانى به سال 1210، که فائده مختصرى را در اوزان نوشته است.
در آغاز نسخه نيز خط محمدحسين احسائى عيناثى بحرانى آمده است که همان ابن غلول احسائى متقدم است و تاريخ تملکش در هر دو به سال 1218 است و اينبار تملکش را به ارث بيان کرده است، پس گويا فرزند محمّد بن على بن ابراهيم، نويسده آن فائده باشد.

(ش. 40) رجال کشّى
رجال کشّى که عنوانش معرفة الناقلين عن الأئمّة الصادقين است، تأليف ابو عمرو محمد بن عمر بن عبد العزيز کشّى شاگرد عيّاشى و شيخ جعفر بن قولويه و تلعکبرى است، و مؤلف در طبقه کلينى است.
اصل کتاب مفقود است و از آن اطلاعى در دست نيست. آنچه به عنوان رجال کشى چاپ شده است اختياريست که شيخ طوسى از اين کتاب کرده است و آن را اختيار الرجال ناميده است و به رجال کشى مشهور شده است.
نسخه ارزشمند و بسيار نفيسى است به خط سيد محمّد بن احمد بن ناصر الدين حسينى عاملى کرکى، که شرح حالش در أمل الآمل: 1/184 آمده است و به فضل و صلاح او را ستوده است و گفته است خط نيکويى دارد و از شاگردان شهيد ثانى است. علّامه آقابزرگ تهرانى نيز در الروضة شرح حال فرزندش بدر الدين بن محمّد، شاگرد صاحب معالم را نگاشته است.
کاتب در روز چهارشنبه نهم صفر سال 984، کتابت آن را در 224 برگ، به انجام رسانده است و آن را دومين نسخه رجال کشى است که کتابت کرده و هر دو را در قزوين به قلم آورده است.
اين نسخه تا آخر جزء سادس را شامل است و در آخر آن آمده است: «فرغت من مقابلة هذا الکتاب في 22 ربيع الأوّل سنة 1323، وأنا الفقير محمّد رضا الطبيب شيخ الحکماء» که سه برگ آغازين نسخه به خط اوست و فهرست و مقدمه اى در احوال کشى نوشته است. اين نسخه شامل معالم العلماء ابن شهرآشوب نيز هست.

(ش. 362) رسائل شيخ على نقى فرزند شيخ احمد اَحسائى
سه رساله است که اولين آنها را درباره علم بارى و دفاع از پدرش نوشته است و رد بر آنان که به پدرش نسبت داده بودند که گفته است خداوند قبل از ايجاد اشياء به آنها علم ندارد. رساله دوم در تفسير «فکان قوب قوسين أو أدنى » (نجم: 9) است و رساله سوم، در اثبات معاد جسمانى و باز در دفاع از پدرش که به او تهمت انکار آن را زده بودند.
در نسخه حاضر کتابت رساله اول در شب نهم جمادى الاولى سال 1238 به پايان رسيده است و گويا به خط مؤلف است.
دو رساله ديگر به خط محمدولى است و تاريخ 1206 دارد که قطعاً اشتباه است. مجموع سه رساله در 93 برگ کتابت شده است.

(ش. 1988) رسائل شيخ لطف الله ميسى
مجموعه ارزشمندى است در 138 برگ، از رسائل علّامه فقيه جليل القدر و پرهيزگار، شيخ لطف الله بن عبد الکريم بن ابراهيم بن على بن احمد ميسى عاملى (م. 1032)، از نوادگان شيخ على بن عبدالعالى ميسى عاملى. شامل:
1. ماء الحياة.
2. رسالة في مَن مات عن زوجةٍ وأولاد، ثمّ مات أحدُ الأولاد، ثمّ تنازع الورثةُ في أنّ الأب مات قبلُ أو الابن.
3. رسالة في الجواب عن عدّة اعتراضاتٍ وُجّهت إليه.
4. رسالة في الجواب عن بعض الشُبَه والاعتراضات وُجّهت إليه في بعضِ ألفاظ عَقدِ نکاحٍ صدَرَ منه في مجلسٍ.
5 . رسالة في الجواب عن اعتراضات بعض معاصريه في حاشيته على شرح الشرائع للشهيد الثاني.
6. رسالة في شرح حديثٍ مشکلٍ في الاستحاضة.
7. رسالة في إثبات الخيار للمشتري إذا أخّر البائع تسليم المبيع.
8 . رسالة في أن المتنجّس يطهر بالتبخير والتقطير؛ ردّاً على مَن خالف في ذلک.
9. رسالة في مَن أعتق شقصاً من مملوک مختصّ أو مشترک.
10. رسالة في عدم التداخل في الأغسال.
11. رسالة في تحريم الاستنجاء بالطعام؛ در دفاع از رأى محقّق کرکى.
12. رسالة في ثبوت الهلال بالشياع وثبوت الشياع بالبيّنة.
13. الوثاق والعقال في إثبات الخيار للصغير بعد البلاغ إذا عقد عليه الوليّ بأقلّ من مهر المثل.
اين مجموعه ارزشمند و يگانه، اگر تماماً به خط مؤلف نباشد، بعضى از رسائل آن قطعاً به خط مؤلف است.

(ش. 37) رساله حسنيه
مناظره اى است علمى، بين کنيزى به نام حسنيه، با ابراهيم نظّام نيشابورى در دربار وى، که در قالب داستان نگاشته شده است.
در رياض العلماء به شيخ ابو الفتوح رازى، دانشمند و واعظ قرن ششم نسبت داده شده است.
مولى ابراهيم نسخه اى از آن را در دمشق به سال 958 يافته و آن را به ايران برده است و به فارسى ترجمه کرده است که ترجمه فارسى آن متداول است و به همراه حلية المتقين علّامه مجلسى بارها چاپ شده است.
اما اين متن عربى آن است که اول بار يافت شده است. اين متن مختصر است و شامل همه اين مناظره نيست، و ترجمه فارسى آن بسيار مفصل تر است.
اين نسخه منحصر به فرد، به خط علّامه سيد عبدالحى بن عبدالرزاق رضوى کاشانى است که به سال 1145 آن را کتابت کرده است و از آغاز يک برگ افتادگى دارد و آنچه مانده است، چهار برگ است که در آغاز مجموعه آمده است.

(ش. 1696) حاشية بر جامع عباسى
جامع عباسى را شيخ بهايى به نام شاه عباس اول نوشته است و اين حاشيه از شيخ شمس الدين بن خاتون محمّد بن على عاملى، شاگرد شيخ بهايى است.
نسخه نفيسى است که يکى از خوشنويسان دربار صفوى محمّد قاسم کاتب طالقانى به خط نسخ جلى بر حاشيه متن نوشته است و به جداول زرين دارد و براى سلطان حسين صفوى نوشته شده است. تاريخ کتابتش سال 1124 است.
کاتب خود را با عنوان «أقلّ عبيد السلطاني، محمّد قاسم الکاتب الطالقاني» ياد کرده است و کلمه «سلطانى» را به آب زر نوشته.
نسخه بسيار نفيسى در قطع بزرگ است در 171 برگ و سرلوح زيبايى در آغاز آن آمده است. حواشى «لي مدّ ظلّه العالي» دارد.
مرحوم محقق طباطبايى گويد که دوست علّامه ام [سيد محمّد] نورى را گمان بر اين است که با توجه به تاريخ نسخه و عبارت «مد ظله العالى»، اين نمى تواند تعليقه ابن خاتون باشد.
اما با مقايسه با نسخه ديگرى که به تصريح در زمان حيات ابن خاتون نوشته شده است، و کاتب نيز تصريح کرده است که اين تعليقات از «شيخ الإسلام والمسلمين شمس الدين ابن خاتون العاملى، أدام الله أيام إفادته» است و آنجا نيز نشان «لي» دارد و مطابقت حرف به حرف تعليقات اين نسخه با آن نسخه، در مى يابيم که بى شک اين تعليقات نيز از اوست.

(ش. 2006) ترجمه قطبشاهى
نسخه ايست که در قرن يازدهم در هند به خط نستعليق خوش کتابت شده است و مهر پادشاهان هند در قرن سيزدهم بر آن است.
(ش. 1462) حدائق السحر في دقائق الشعر
در عروض فارسى از رشيدالدين وطواط.
نسخه نفيس و بديعى است به خط خوشنويس ميرزا عبدالله منشى، که آن را به خط تعليق بى نهايت زيبا نوشته است و صفحات آن با جداول زر و لاجورد و شنگرف و آغاز آن با سرلوح ارزشمندى تزئين شده است. کاتب، نسخه را براى خزانه شاهزاده ملک ايرج ميرزا در 80 برگ، در رمضان سال 1238 کتابت کرده است. در حاشيه دو صفحه آغازين نسخه نقش گل و بته و در ميان سطرهاى تذهيب دارد.

(ش. 1542) حافظ الصحه ناصرى
تأليف ميرزا نصرت خان قوچانى طبيب، حافظ الصحه تهران و پزشک دربار دوره ناصر الدين شاه قاجار.
ترجمه اى است از کتابهاى طبى فرانوسى با اضافات و زياداتى بر مطالب آنها. در آخر آن مطالبى درباره مدرسه دارالفنون و شيوه آموزشى و روش استادان و کتابهاى درسى آنجا و تأليفات استادان آن مدرسه و آنچه ايشان از زبانهاى ديگر به فارسى ترجمه کرده اند نوشته است و پس از آن شعرى فارسى از نويسنده در مدح امين السلطان آمده است و در پى آن فهرستى از مطالب کتاب. مؤلف کتابت نسخه را در صبح جمعه يازدهم جمادى الاولى سال 1310 به پايان برده است و مهر خود را با عبارت «نصرت حافظ الصحه طهران» در آخر آن زده است. از شعرى که در آخر آورده چنين برمى آيد که آن را حصيفه صحيه نام نهاده اما در سرلوح عبارت «حافظ الصحه ناصرى» کتابت شده است.
نسخه نفيسى است که به خط نسخ نيکويى در 429 برگ، کتابت شده و جداول زر و لاجورد و شنگرف دارد. در آغاز آن سرلوح هنرى زيبايى است و نام شاه و صدر اعظم امين السلطان به آب زر بر آن نوشته شده است. عناوين را درشتتر نوشته و براى هديه به ناصرالدين شاه يا امين السلطان کتابت شده است. نسخه اى بسيار زيباست با جلدى بسيار نفيس.

(ش. 1578) حقيقت ايمان
کتابى است فارسى در زمينه معارف اسلامى، ظاهراً تأليف شيخ الرئيس ابوالحسن ميرزاى قاجار، شاعر و سخنور و متخلص به «افسر»، که صدرالسلطنه نورى در آخر نسخه الفتوحات المکّية به شماره 1098، به خط خود، درگذشت او را 17 جمادى الاولى سال 1336 ثبت کرده است.
احتمالاً کتاب تأليف مولى عبدالغفارتويسرکانى است و از همه جهت شبيه بقيه تأليفات اوست که در همين کتابخانه هست.
نسخه نفيسى است که به خط نستعليق بسيار زيبايى کتابت شده است و عبارات عربى آن به نسخ خوش و عناوين به خطى درشت تر نوشته شده. جداولى زر و لاجورد دارد و در اول آن دو سرلوح هنرى زيباست. اين نسخه به امين السلطان هديه شده و به احتمال زياد به خط مؤلف است که خود بسيار خوش خط بوده و در کتابت و انشاء و نظم و خطابه صاحب هنر. در نهم رجب سال 1310 کتابت آن را به پايان رسانده است.

(ش. 1406) کليات سعدى
نسخه اى است در 195 برگ، که آثار منظوم سعدى را شامل مى شود و گلستان را ندارد. کاتب آن را ديوان سعدى نام نهاده است. در آخر آن اضافاتى است که از سعدى نيست. اين نسخه به خط ميرزا محمدرضا است که آن را براى يکى از اعيان دولت محمدشاه قاجار به خط نستعلين خوش کتابت کرده است. احتمالاً کاتب در شعر «محوى» تخلص مى کرده، چنان که در آخر نسخه قطعه شعرى آمده است با تخلص محوى، که ظاهراً از کاتب است. تاريخ کتاب نسخه ربيع الاول سال 1264 است.

(ش. 1404) مجمل الحکمة
ترجمه و تلخيصى ات از رسائل اخوان الصفا، به فارسى. آغاز: «سپاس و منت وجودى را که واجب الوجود است».
نسخه به خط نستعليق خوش کتابت شده و عناوين آن به شنگرف است. محمدشفيع بن محمدمقيم اردکانى کتابت آن را در 20 جمادى الاولى سال 1110 به پايان برده است. بعد از آن رساله اى در نجوم به فارسى به همان خط و همان تاريخ کتابت شده است. اين نسخه از جمله کتابهاى ضياء لشکر تقى دانش بوده و خط و تملک او بر آن آمده است.

(ش. 1747) مجموعه شعر
دو قصيده در آن آمده در مدح دکتر ميرزا على خان که ظاهراً در سال 1323 در شيراز بوده است. اين نسخه به او هديه شده. يکى از اين دو شعر از فياض شيرازى است با اين مطلع:
دانى که بود بحکمت استاد
بقراط زمانه خان دکتر
و شعر دوم از مؤيد الشعرا، با اين مطلع:
آنکه چرخش چو من ثناخوان است
حضرت ميرزا على خان است
و در آن خاتمه کتاب سحر حلال اهلى شيرازى آمده با اين آغاز:
ساقى از اين جرعه در انجام کوش
چون همه داريم انجام کوش
که کاتب شش بيت آخر آن را ننوشته است.
نسخه زيبايى است به خط نستعليق خوش با جداول زر، به خط خوشنويس اديب و شاعر، رضاقلى اديب الشعراى شيرازى، که در شعبان سال 1323 کتابت شده و به ممدوح هديه شده است.

(ش. 1334) مخزن الأسرار
نسخه اى است نفيس به خط نستعليق بى نهايت زيبا، که يکى از خوشنويسان قرن دهم آن را کتابت کرده است و عناوينش را به زر نوشته، اما متأسفانه از دو سوى افتادگى دارد و تنها 21 برگ از آن مانده است. در آخر اين برگها، خط مشير نظام و خط ناظم لشکر آمده است.

(ش. 1161) تنبيه الغافلين وتذکرة العارفين
شرحى است بر نهج البلاغة.
نسخه نفيسى است در 341 برگ، که يکى از خطاطان به خط نسخ خوش کتابت کرده و آن را در سلخ جرب سال 1035 به انجام رسانده است. در آغاز آن سرلوح زيبايى است و جداول زر و لاجورد دارد و عناوين آن به شنگرف کتابت شده است. نسخه مقابله و تصحيح شده است و در آخر آن به خط سيد فخرالدين حيدر حسينى لنکيرى آمده است: «قد قابلت هذه النسخة الشريفة من أوّلها إلى آخرها مراراً، متناً وشرحاً وإعراباً، مع من يوثق به...». همچنين در آخر نسخه خط سيد محمدطاهر بن محمدصالح حسينى به تمليک فرزندش محمدباقر به تاريخ 20 جمادى الاولى سال 1041 آمده است.

(ش. 1573) ترجمه «المسائل في أحکام النجوم»
اصل کتاب به زبان عربى است تأليف يوسف بن يعقوب بن علي قصراني.
ترجمه در زير سطرهاى نسخه نوشته شده است. اين نسخه را هاشم منجم باشى که احتمالاً خود مترجم است نوشته و در آخر محرم سال 1171 کتابت آن را به پايان برده است و برخى از صفحات آن ترجمه نشده مانده است.

۱. با روى کار آمدن رژيم بعث در عراق و چند دهه حکومت صدام، حوزه نجف، که يکى از شکوهمندترين دوره‌هاى خود را مى گذراند، و ستارگان بزرگى را پرورش داده بود که همگى در کنار هم، در کوچه پس کوچه‌هاى اين شهر خانه داشتند و در کتابخانه‌ها و مدرسه‌هاى اين شهر به تدريس و بحث علمى و تأليف کتب و رسائل مى پرداختند، ناگهان مورد تهاجم قرار گرفت و دانشمندان و بزرگان اين شهر يا از دم تيغ صداميان گذشتند يا در کشورهاى ديگر پراکنده شدند و به گوشه اى پناه بردند و پس از چند سال، سالخوردگان از دنيا رفتند و شاگردانشان از ادامه بهره گيرى از آن حوزه پرشکوه، بازماندند و پراکنده گشتند.
۲. در اين زمره، مى توان قرآن خطى بزرگى را مشاهده کرد که گويا با همت خود علّامه، به استادان معاصر سپرده شده تا با خط نيکو و تذهيب استادانه و جلد فاخر، نمونه هنرى نسخه پردازى قرن حاضر باشد.
۳. در قسطنطنيه (استانبول) در سال ۱۳۰۳ همراه مجموعه اى از رسائل عبيد چاپ شد. در تهران نيز در سال ۱۳۲۱ ش و در سال‌هاى اخير چاپ شده است. ادوارد براون در معرفى کتاب در تاريخ ادبيات فارسى به تفصيل سخن گفته است.
۴. در تهران، و در آخر تذکرة الخطّاطين در سال ۱۲۹۱ در تبريز چاپ شده است.
۵. اين را مؤلف خود در حاشيه همين نسخه يادداشت کرده است.
۶. با الغيبة نعمانى در ۱۳۱۸ قمرى در تهران چاپ شده است.
نویسنده: سید علی طباطبائی یزدی
منبع: امین شریعت
صفحه عنوان نسخه من لا يحضره الفقيه ش. ۵۱۴ در کتابخانه امیرالمؤمنین علیه السلام در نجف اشرف
صفحه اول من لا يحضره الفقيه ش. ۵۱۴ در کتابخانه امیرالمؤمنین علیه السلام در نجف اشرف
صفحه آخر من لا يحضره الفقيه ش. ۵۱۴ در کتابخانه امیرالمؤمنین علیه السلام در نجف اشرف
برگ آغازين نسخه الشفاء ابن سينا، ش. ۳۰۷۰ در کتابخانه امیرالمؤمنین علیه السلام در نجف اشرف
صفحه تاريخدار نسخه الشفاء ابن سينا، ش. ۳۰۷۰ در کتابخانه امیرالمؤمنین علیه السلام در نجف اشرف
صفحه پايانى نسخه الشفاء ابن سينا، ش. ۳۰۷۰ در کتابخانه امیرالمؤمنین علیه السلام در نجف اشرف
صفحه آغازين نسخه التبيان شيخ طوسى، ش. ۱۷۱ در کتابخانه امیرالمؤمنین علیه السلام در نجف اشرف
صفحه ديگرى از نسخه التبيان شيخ طوسى، ش. ۱۷۱ در کتابخانه امیرالمؤمنین علیه السلام در نجف اشرف
صفحه پايانى نسخه التبيان شيخ طوسى، ش. ۱۷۱ در کتابخانه امیرالمؤمنین علیه السلام در نجف اشرف
صفحه آغازين شرح صحيفه سجاديه علّامه مجلسى، به دستخط مبارک ایشان، ش. ۵۹۶ در کتابخانه امیرالمؤمنین علیه السلام در نجف اشرف
دستخط علّامه آقابزرگ تهرانى بر نسخه شرح صحيفه سجاديه علّامه مجلسى، ش. ۵۹۶ در کتابخانه امیرالمؤمنین علیه السلام در نجف اشرف
صفحه پايانى نسخه شرح صحيفه سجاديه علّامه مجلسى، به دستخط مبارک ایشان، ش. ۵۹۶ در کتابخانه امیرالمؤمنین علیه السلام در نجف اشرف
نمونه دستخط محقق طباطبايى بر نسخه ‏هاى کتابخانه‏ امیرالمؤمنین نجف اشرف
نمونه دستخط محقق طباطبايى بر نسخه ‏هاى کتابخانه‏ امیرالمؤمنین نجف اشرف
نمونه دستخط محقق طباطبايى بر نسخه ‏هاى کتابخانه‏ امیرالمؤمنین نجف اشرف
نمونه دستخط علّامه امينى