كتابخانههاى تركيه مخصوصاً شهر استانبول از نفيسترين و غنىترين گنجینههای نسخههاى خطى اسلامى در جهان به شمار مىرود. همين نفاست سبب شده در طى يک قرن اخير محققان بسيارى به كنكاش و بررسى اين مخطوطات بپردازند. كسانى مانند اُ. ريسپر، مارتين پلسنر، يوزف شاخت، ماكس ويس ويلر، فليكس تائور، جوزف اسكاچت، ريچارد والزر، ماكس كراوز، كلود كاهن، هلموت ريتر، زكى وليدى طوغان، احمد آتش، فهمى ادهم، فؤاد سزگين، مجتبى مينوى، رمضان ششن، يورگن پاول، عبدالباقى گولپينارلى، اكملالدين احسان اوغلو، گوناى كوت، محمدامين رياحى، توفيق هاشمپور سبحانى و ديگران.
يكى از چهرههايى كه طى سفرهاى متمادى به كنكاش و فحص در مخطوطات تركيه پرداخت اما نتيجه بيشتر مطالعاتش تاكنون منتشرنشده باقيمانده بود، مرحوم سيد عبدالعزيز طباطبايى (1416ق) است. ايشان طى سالهاى 1387-1398ق چندين بار در سفر به شهرهاى مختلف تركيه از كتابخانههاى آن جا ديدن كرد و نسخههاى بسيارى را شناسايى کرد.
با آن كه يادداشتهاى ايشان با تأخيرى سى - چهل ساله منتشر مىشود اما همچنان اهميت خود را حفظ كرده است. اين اهميت هم از آن روست كه ايشان بيشتر به بررسى نسخههاى حديثى و تفسيرى و كلامى و تاريخ اسلام و تراجم و مخصوصاً مناقب اهل بيت پرداختهاند و تاكنون كسى از اين منظر و با اين وسعت نسخههاى خطى تركيه را بررسى نكرده است. فراوان بودن نسخههاى كهن، خط مؤلف، تصحيح شده، اجازه و بلاغدار و متنهاى منحصر در ميان مخطوطات معرفىشده نيز از جهتى ديگر بر اهميت اين يادداشتها مىافزايد.
مرحوم طباطبايى در اين سفرها - همانند بيشتر عمر علمى خود - تكميل كار دو استاد بزرگش يعنى شيخ آقا بزرگ طهرانى و علامه امينى را در نظر داشت. اين نكته به راحتى از همين يادداشتها استنباط مىشود زیرا نسخه هايى كه ايشان آنها را ديده يا تأليفات مهجور و کمترشناخته شده علماى شيعى است كه آقا بزرگ به نام و نشان آنها در الذريعة و طبقات اعلام الشيعة اشاره نكرده يا تأليفات علماى اهل سنت است كه در موسوعه الغدیر از آنها استفاده نشده و حاوی احاديث يا دلايلى در حقانيت اميرالمؤمنين و مذهب تشيع هستند.
روش كار ايشان چنين بوده كه تمام اين متون را مطالعه مىكرده و بر حسب متن و ارتباطشان با تحقيقاتش به چند صورت عمل مىكرده است: اگر سرتاسر متن يا بيشتر آن حاوى مطالبى در خصوص اميرالمؤمنين و تشيع و يا تراجم علماى شيعى بوده، از همه آن تصوير تهيه يا متن را استنساخ مىكرده است. در مجموعه نتايج الاسفار ايشان مىتوان چندين رساله را ديد كه در تركيه به صورت كامل استنساخ شدهاند. بيشتر عكسهاى تهيه شده توسط ايشان نيز اكنون در كتابخانه اميرالمؤمنين نجف نگهدارى مىشود كه متأسفانه هنوز فهرست نشده است. او شمارى از آنها را نيز براى خود انتخاب كرده كه اكنون در كتابخانه محقق طباطبايى ضمن مجموعه كتب ايشان نگهدارى مىشود و فهرست اجمالى آنها در پيوست همين كتاب درج شده است.
اگر هم مطالب آن كتاب محدود به چند حديث يا سطر بوده در همين يادداشتها ذيل معرفى كتاب، متن آن حديث يا مطلب را نقل كرده است. از اين جهت اين يادداشتها چيزى فراتر از فهرستنويسى و كتابشناسيهاى معمول است.
التزام ايشان در اين امر به حدى بود كه حتى اگر پس از مطالعه كتابى معلوم مىشد، مطلبى درباره موضوعات مورد حاجتشان ندارد با عبارت «ليس فيه شيء» در معرفى كتاب به آن اشاره میکردند.
ذكر اين نكته ضرورى مىنمايد كه به هنگام مطالعه اين فهرست بايد شرايط دشوار زمان تأليف را نيز در نظر داشت تا اجر مؤلف و زحمات او به نيكى آشكار شود. از يك سو دشواريهايى همچون سخت بودن دسترسى به نسخهها و عدم همكارى كتابخانهها و سخت گیری در ارائه ميكروفيلم و از سوى ديگر سختى معيشت در كشور غريب با امكاناتى كم و كار طولانى روزانه براى استنساخ و يادداشت بردارى از نسخهها.
با همه اين احوال محقق طباطبايى با سختكوشى و همت مثالزدنى به بررسى و تدقيق در اين نسخهها پرداخت و حتى علاوه بر ديدن نسخهها، ارتباطات مؤثرى با بزرگان علمى و نسخهشناسان مشهور ترك برقرار كرد. كسانى مانند عبدالباقى گولپينارلى، رمضان ششن، محمد امين رياحى و حسين پرويز حاتمى. امرى كه جنبه ديگر سفرهاى محقق طباطبايى به تركيه را نشان مىدهد و مىبايد جايى ديگر به تفصيل درباره ارتباطات ايشان با دانشمندان و علماى كشورهاى مختلف سخن گفت.
***
از محقق طباطبايى حدود ده دفتر كوچك و بزرگ حاوى يادداشتهاى نسخ خطى تركيه برجاى مانده است اما عمدهترين آنها دو دفتر است كه اكنون به شمارههاى 4172 و 4173 در مخزن خطى كتابخانه آيتاللَّه مرعشى نجفى نگهدارى مىشود.
دفتر شماره 4172 شامل معرفى نسخههايى است كه مفصلتر معرفى شدهاند و بيشتر بر مبناى معرفى كتابهاست.
خود محقق طباطبايى در زندگينامه خودنوشتش درباره اين دفتر چنين نوشته است:
الفهرس الوصفي للمنتخب من المخطوطات العربية فى مكتبات تركيا وهى مخطوطات وقفت عليها وتصفحتها و تأملتها ووصفتها فى هذا الفهرس وصفاً شاملاً ونقلت من فوائدها فى هذا الفهرس ان كانت قليلة، وفى دفاتر خاصة ان كانت كثيرة وهى المسمّاة نتائج الاسفار، و قيد الاوابد.
اما دفتر دوم بر اساس كتابخانهها تنظيم شده و بيشتر بر مبناى فهرستهاى قديمىاى است كه براى برخى كتابخانههاى تركيه در دوره سلطان عبدالحمید عثمانی تنظيم شده بود (موسوم به دفاتر حمیدیه) و كيفيت مطلوبى هم نداشت. ايشان ابتدا از روى فهرستها، نسخه هايى را كه به نظرشان مهم بوده، انتخاب و در اين دفتر يادداشت كردهاند آن گاه از ميان آنها به تناسب اهميت و فرصتی كه در اختيار داشت بعضى را از نزديك مىديد و مشخصاتشان را كامل میکرد يا نوشتههاى آن فهرستها را اصلاح مىنمود.
نوشته محقق طباطبايى درباره اين دفتر چنين است:
فهرس المختارات من مخطوطات تركيا وهي مخطوطات وقع الاختيار عليها من فهارس مكتبات إسلامبول وبورسا وقونية وغيرها وسجّلتها فى سجل خاص مع أرقامها وتاريخها وبعض ميزاتها، لمراجعة المخطوطة نفسها والإفادة منها ونقل نصوص مطوّلة أو موجزة منها أو تصويرها بكاملها وتمّ ذلك خلال رحلات متكرّرة إلى البلاد التركيّة.
البته گاهى هم بعضى از رسالهها يا نسخههاى معرفى شده در فهرستها، در كتابخانه مفقود شده بود يا آن كه در زمان حضور ایشان در کتابخانه پيدا نمىشد كه ايشان اين موارد را هم تذكر داده است.
بر اين مبنا ما همه يادداشتهاى ايشان را در دو بخش تقسيمبندى كرديم: بخش اول معرفيهاى مفصل كتابها كه به صورت الفبايى تدوين شده و بخش دوم معرفيهاى اجمالى كه بيشتر با واسطه فهرستها صورت گرفته و در واقع انتخابى است بر مبناى نام كتابخانهها و در هر كتابخانه به ترتيب شماره.
ذكر اين نكته نيز ضرورى است كه بنا بر نوشتههاى محقق طباطبايى در ديگر تأليفاتش ايشان به جز آن چه در اين مجلد آمده، يادداشتهاى ديگرى از نسخههاى تركيه داشتهاند اما متأسفانه اطلاعى از آنها نداريم.
نكتههايى كه به هنگام آمادهسازى اين يادداشتها مد نظر بود، چنين است:
1. همان طور كه گذشت ما پس از استخراج همه يادداشتهاى ايشان درباره مخطوطات تركيه آنها را در دو بخش سامان داديم. در اين مرحله همه اطلاعات دقيقاً مطابق يادداشتهاى محقق طباطبايى نقل شده است. تنها در آمادهسازى، ترتيب اطلاعات مربوط به هر كتاب يا نسخه (مانند نام كتابخانه، شماره نسخه، نام كاتب، تعداد صفحات و...) را يكسان كردهايم بدون آن كه در جملهپردازى و سبك نوشتارى ايشان دستى برده شود. موارد بسيار اندكى نيز بوده است كه كلماتى كم يا اضافه شده تا جمله تام و تمام گردد.
2. گاه بنا بر اقتضاآت سفر و لزوم بررسى مجدد يك نسخه، اطلاعات مربوط به يك كتاب در دو يا سه دفتر مختلف ثبت شده بود. در اين موارد يادداشت كاملتر مؤلف ملاك قرار گرفت و اضافات احتمالى ديگر يادداشتها در خلال آن افزوده شد. همچنين بايد به اين امر نيز اشاره كرد كه اين يادداشتها هيچ گاه توسط مؤلف تدوين نهايى نشد از اين رو سهو القلمهايى از قبيل فراموش شدن نام كتابخانه و شماره نسخه در ضمن آن ديده مىشود كه خوشبختانه تعداد آنها بسيار محدود است.
3. نگاه مؤلف بيشتر كتابشناسى بوده و نه نسخهشناسى. ولى با اين حال موارد زيادى را مىتوان يافت كه به تفصيل و كمال، خصوصيات نسخهها نيز توصيف شده است.
4. در چند مورد محدود مؤلف موفق به قرائت يك يا دو كلمه در نسخه اصل نشده بود، از اين رو آن كلمات را در يادداشتهاى خود نقاشى و نقل كرده است. ما هم براى حفظ امانت تصوير آن كلمات را در متن نهايى وارد كرديم.
5. اهتمام محقق طباطبايى در سفرهاى خود معطوف به شناخت متون كهن اسلامى و نسخههاى قديمى آنها بود لذا كمتر توجهى به نسخههاى فارسى و تركى داشت. با اين حال به صورت استطرادى مشخصات چند كتاب فارسى و تركى نيز در ميان آنها ديده مىشود كه مىتوان با نمايه جداگانهاى كه براى آنها ترتيب داده شده است از آنها اطلاع يافت.
6. در موارد نادرى جملات و عبارات فارسى در متن آمده بود (بيشتر در معرفى نسخ فارسى) كه براى يكدستى همه را به عربى ترجمه كرديم.
7. پاورقيهاى افزوده شده از طرف مصحح كتاب داخل كروشه قرار گرفته است. بقيه پاورقيهاى بدون علامت از خود مؤلف است.
8. نمايههاى مفصلى در پايان كتاب افزوده شده تا كار دستيابى به اطلاعات متفاوت ذکرشده در كتاب را سهل كند.
در پايان وظيفه خود مىدانم سپاس خود را از سماحت و لطف دوست گرامى جناب آقاى سيد على طباطبايى ابراز كنم كه وجود ايشان باعث بودِ اين تحقيق شد. همچنين سپاسگزار آقاى احمدرضا رحيمى ريسه هستم كه در شناسايى چند كتابخانه تركيه مرا يارى دادند و دوست عزیزم آقای ارطغرل ارتکین که در سفر به استانبول همراهی دانشمند و یاریگری دلسوز بودند.
اميد دارم با به سرانجام رسيدن اين كار و انتشار آن خداوند بر درجات مؤلف مرحوم بيفزايد و توفيقات ما را نيز در خدمت به اين راه افزون كند.
11.
مهمترين مجموعه مقالات نگاشته شده درباره نسخههاى خطى كتابخانههاى تركيه در سال 1985م به اهتمام فؤاد سزگين در مجموعه زير جمع شده است:
Beitrge zur Erschliessung der arabischen Handschriften in Istanbul und Anatolien. Frankfurt a. M.: Institut fدr Geschichte der Arabisch- Isalmischen Wissenschaften. 3 vols. xii+ 397+01; x+877+8; x+۶۴۹+۸pp.
(دراسات فيما تحتويه مكتبات استانبول و الأناضول من المخطوطات العربية)
همچنين براى فهرست كتابخانههاى داراى نسخ خطى در تركيه و فهرستها و آثار چاپشده در باب دستنويسهاى محفوظ در اين كتابخانهها اين دو منبع سودمند است:
Bibliography on Manuscript Libraries in Turkey and the Publications on the Manuscripts Located in these Libraries. Prepared by NIMET BAYRAKTAR and MIHIN LUGAL. Edited by EKMELEDDIN IعHSANOGضLU. Istanbul: IRCICA ۵۹۹۱, xxx+۷۳۳pp.
Tدrkiye Kدtدphaneleri Yazma Eserler Kataloglari ۳۲۹۱-۶۰۰۲. By HغSEYIN TغRKMEN. Istanbul: Kitabevi ۰۱۰۲, xiii+ ۳۶۲pp.
كاملترين بررسى به زبان عربى نيز در این منبع دستیاب است: المخطوطات الإسلامية في العالم، جيوفرى روبر، ترجمه وتحقيق عبد الستار الحلوجي، لندن، مؤسسة الفرقان، ۱۴۲۱ق / ۲۰۰۰م، ج ۲، ص ۱۸۳-۳۷۰.
۱۲.
ما از تعداد و زمان دقيق سفرهاى محقق طباطبايى به تركيه اطلاع نداريم اما از سفرهاى ايشان در طى بازه زمانى ذكر شده مطمئنيم و درباره سفرهاى قبل يا بعد از اين تاريخ نمىتوانيم به درستى اظهار نظر كنيم. تنها مىدانيم ايشان خود در زندگىنامه خودنوشتتان به مكرر بودن اين سفرها اشاره كردهاند (الغدير في التراث الإسلامي، ص ۲۳۹). در نتائج الاسفار نيز تاريخ سفر سوم خود به استانبول را ۳ جمادي الثانية ۱۳۹۷ نوشتهاند. علاوه بر آن چهار تاريخ ديگر در يادداشتها براى رؤيت نسخهها در كتابخانههاى تركيه قيد شده است: صباح السبت ۲۸ ربيع الثانى ۱۳۸۷ در مكتبة اورخان فى جامع اورخان بورسا، يوم الخميس ۱۰ جمادى الاولى سنة ۱۳۸۷ در مكتبة مراد ملا (دفتر اول، ص ۵۹)، يوم الثلاثاء رابع جمادى الآخرة سنة ۱۳۹۷ في المكتبة السليمانية في اسلامبول و ۹ رجب ۱۳۹۸ در طوپقاپوسراى.
همچنين بنا بر خاطرات جناب آقاى علىاكبر مهدىپور، در يكى از سالهاى ۱۳۹۳-۱۳۹۴ق ايشان سفرى در معيت علامه امينى به تركيه داشتند و مدتى هر دو بزرگوار در كتابخانههاى آن كشور به مطالعه پرداختند.
۱۳.
از طرف مقابل اين موضوعات مقايسه شود با موضوعات علمى (نجوم، هيئت، رياضى) و فلسفى و عرفانى و ادبى كه كمترين توجه به آنها در نسخههاى معرفى شده در اين فهرست ديده مىشود.
البته توجه به مسائل ايران نيز در خلال آنها به چشم مىخورد. از جمله در معرفى دستنويس مرآة الزمان سبط ابن الجوزي نوشته شده: «في هذا المجلّد في الورقة ۱۳۲ الخليج الفارسي».
۱۴.
معمولاً به اين نسخهها در خلال معرفى با عباراتى نظير «صالح للتصوير»، «يلزم تصويره»، «ينبغي أن لا يغفل عن تصويره»، «ينبغي أن يصور بعد التأكّد من عدم طبعه»، «ينبغي أن يصور على أنه ناقص»، «ينبغي أن يصور على أن بعض اوراقه قد احترق»، «ينبغي أن تصور قبل أن تتلف»، «ينبغي أن يصور وان كان بعض اوراقه قد احترق وممكن يجد منه نسخة أخرى إن شاء اللَّه»، «يلزم أن يصوّر كل صفحة على حدّه لأنّ خطه دقيق جميل»، «صالحة للقراءة والتصوير»، «إن لم يطبع ينبغي أن يصوّر»، «ينبغي أن يصور بعد التأكّد من عدم طبعه»، «منه نسخ أخرى في ساير المكتبات ينبغي أن يعثر على نسخة أقدم من هذه للتصوير» اشاره شده است. فهرستى نيز از اين كتابها در نمايههاى آخر همين مجلد تهيه شده است.
اين نيز گفتنى است كه ايشان نسخههاى غير قابل تصوير را براى خود مشخص كردهاند: «فلا يصلح للتصوير»، «لا تصلح للتصوير» و «احترق بعض أوراقه، صعب القراءة، غير صالح للتصوير».
دسترسی به تصویر نسخههای خطی در ترکیه آن روزگار در نهایت دشواری بود. آن گونه که علی اکبر مهدی پور حکایت میکند محقق طباطبایی و علامه امینی پس از مطالعه روزانه نسخههای خطی در کتابخانه سلیمانیه، شماره نسخههای مورد نیاز خود را به فروشنده پارچه ای در بازار سفارش میدادند که از دوستداران علامه امینی بود. او نیز از طریق یکی از دوستانش در کتابخانه سلیمانیه به تهیه تصاویر مخطوطات اقدام میکرد. این شیوه غیر مستقیم تا مدتی تنها راه دسترسی ایشان به تصاویر نسخههای آن کتابخانه بود تا آن که مرحوم گلپینارلی با محقق طباطبایی آشنا شد و او را به مدیر کتابخانه سلیمانیه معرفی کرد و در نتیجه راه دسترسی به نسخه ها برای ایشان تسهیل شد.
۱۵.
براى نمونه ايشان در پايان استنساخ كتاب الأربعون المنتقى في مناقب عليٍّ المرتضى تأليف قزوينى چنين نوشته است: «وفرغت من نسخه عشية يوم الثلاثاء رابع جمادى الآخرة سنة ۱۳۹۷ في المكتبة السليمانية في اسلامبول في رحلتي الثالثة إليها، وقد كتبت الكتاب في يومين، والكتاب ضمن مجموعة في مكتبة شهيد علي باشا في المكتبة السليمانية برقم ۵۳۹ ، والمجموعة كّلها بخط هذا الحضيري وبتاريخ سنة ۵۹۹ ، وأكثر ما في المجموعة لرضي الدين أحمد بن إسماعيل الطالقاني القزويني المتوفى سنة ۵۹۰ وهو مؤلّف الأربعين المنتقى، وبآخر المجموعة كتاب الفرد والسرد له أيضاً بخط الحضيري في التاريخ».
استنساخ و رونویسی کتاب از جمله دلمشغولیها و علائق مرحوم طباطبایی از آغاز جوانی بود. برای نمونه نسخه ای در دست است که او هنگامی که ۲۰ سال داشت در سال ۱۳۶۸ق در نجف به کتابتش دست یازید. برای مشخصات آن نسخه رک: تراثنا، محرّم - جمادى الآخرة سنة ۱۴۱۳، ش ۳۰-۳۱، ص ۹۵.
۱۶.
الغدير في التراث الإسلامي، ص ۲۴۰.
۱۷.
در اين بخش تعداد كمى كتاب چاپى نادر هم ديده مىشود.
۱۸.
همان مأخذ، ص ۲۳۹-۲۴۰.
۱۹.
مانند يادداشت ايشان درباره رسالة فى تعداد فضائل على عليه السلام: «نسخة كانت فى مكتبة لاله لى، ضمن المجموعة رقم ۳۷۰۶ مذكورة فى فهرستها، ثم نقلت المكتبة - شأن أكثر المكتبات فى اسلامبول - الى المكتبة السليمانية، الا ان الرسالة لا توجد حالياً ضمن هذه المجموعة، مما يظهر انه استلّتها من المجموعة يد خؤونة سروقة من المنافقين المبغضين لاميرالمؤمنين عليه السلام» (اهل البيت فى المكتبة العربية، ص ۹۴).
و يا درباره كتاب شرح القصيدة التترية: «مكتبة راغب پاشا، كانت في المجموعة رقم ۱۴۷۱ كما في فهرسها ولكنّي طلبت المجموعة وفحصتها فلم أجدها فيها!».
همچنين زير نسخهاى از مسند البزّار در كتابخانه كوپريلي: «في سجلّ المكتبة أنّه يوجد منه ثلاثة أجزاء، ولكن بعد الفحص تبيّن أنّ اثنين منها مفقودان».
۲۰.
دستنويسهاى فارسى ۳۶ و تركى ۱۷ تا است.