در سال آخر زندگانی مرحوم پدرم، دو بار با او به خانه مرحوم استاد محمدتقی دانشپژوه رفتیم. پدرم با آنکه کمحرف بود و معمولاً آرام و ساکت، با آن پیرمرد بسیار سخن میگفت و هر دو از کتابهایی که دیدهاند و نتیجه برخی تحقیقاتشان از هم پرسش میکردند و قصهها میگفتند. آن دو هم زمانی که مرحوم پدرم در ایام تابستان از عراق به ایران میآمد و معمولاً بیشتر سفر را در تهران میگذراند، همدیگر را میدیدند و هم وقتی که استاد دانشپژوه به نجف آمد در خانه ما منزل کرد و یادها و یادگارها باهم داشتند. آخرین بار، مرحوم پدرم از یک درختچهای که در حیاط خانه مرحوم دانشپژوه کاشته شده بود بسیار خوشش آمده بود و از من خواست که بعداً سر فرصت یک قلمه از آن را از ایشان بگیرم تا در باغچه خانهمان بکاریم. آن درختچه را استاد دانشپژوه میگفت از سرزمین خودش مازندران آورده است. ایام آخر حیات هر دو دانشمند بود، و روزگار نه فرصت نشاندن درختی نصیب کرد و نه فرصت دیداری دیگر. فقط وقتی که کتابخانه مجلس در تهران، بزرگداشتی برای استاد دانشپژوه برگزار کرد، مرحوم پدرم به من که نوجوانی دبیرستانی بودم فرمودند بیا برویم، گفتم نمیآیم و درس دارم ـ و چه پشیمانم ـ و ایشان خود تنها برای شرکت در مراسم رفتند. احتمال میدهم این آخرین دیدار آن دو بود. رحمت خدا بر ایشان. بعد از درگذشت مرحوم پدرم، به دیدار این دوست دیرینش رفتم. اما دريغ که استاد دانشپژوه در بستر بيماری بود و گفتوگوی وی با زحمت زيادی توأم بود و اين بيماری سخت بود و خانواده و دوستان ايشان برای آنکه پریشانش نکنند خبر فوت پدرم را که برای شناسایی نسخههای خطی در کتابخانههای مختلفی با او همراه بود، به ایشان ندادند؛ آقای پیش نماززاده که در کنار ایشان بود نیز از من و برادرم سید جعفر طباطبائی که باهم خدمت ایشان رفته بودیم، خواستند ایشان را مطلع نکنیم. استاد محمدتقی دانشپژوه در نشريه دانشگاه تهران نوشته است:
از 28 بهمن ماه 1345 تا 9 فروردين 1346 يک هفتهای که در بغداد و کاظمين و نجف و کربلا و 21 روز در مدينه و سپس در مکه بسر بردم و روی هم رفته 23 کتابخانه که نزديک به 27 هزار مجلد کتاب در آنها هست ديدم. اينک سياهۀ پارهای از مخطوطات اين کتابخانهها را که از فهرستهای دستی آنها رونويس شده است در اينجا میبينيم. از دوست دانشمندم آقای سيد عبدالعزيز طباطبائی که در اين سفر افتخار همراهی او را داشتهام و در تهيۀ اين سياهه کمکهای شايانی به من کرده است، بسيار سپاسگذارم... (نشریه نسخههای خطی، دانشگاه تهران، دفتر پنجم، کتابخانههای عراق و عربستان سعودی، محمدتقی دانشپژوه، ص 405.)
محقق طباطبايی نيز در اتوبيوگرافی خويش درباره همراهی خود با استاد دانش پژوه مینويسد:
إنّ جامعة طهران أوفدت بعثة إلی الحجاز عام 1386 هـ . لتصوير المخطوطات وفيها زميلنا خبير المخطوطات المفهرس المشهور الأستاذ محمّد تقي دانش پژوه، فمرّ بالنجف الأشرف وصحبته إلی الحجاز وتجوّلنا في مکتبات الحرمين الشريفين: مکتبة العارف حکمت، ومکتبة المدينة المنورة، والمکتبة المحمودية، ومکتبة الحرم النبوي الشريف، ومکتبة مظهر وکان في رباط مظهر مقابل البقيع في المدينة المنورة، ومکتبة الحرم المکي، ومکتبة مکة المکرمة في مکة المکرمة. (الغدير في التراث الإسلامي ، سيد عبدالعزيز طباطبائی ، دار المؤرخ العربی بيروت ، ص 241)
و نيز در نشريه دانشگاه تهران به همراهی شان در کارها اشاره میکند:
در مرداد 1343 دوست دانشمندم آقای دانشپژوه به تبريز رفته و از کتابخانههای آنجا ديدن کرده و به اندازه ممکن نسخههای نفيس را ديده و يادداشتهای باارزش و سودمندی فراهم نموده است... پس از آن در تير ماه 1345 اين جانب از طرف کتابخانه عمومی اميرالمؤمنين در نجف برای ديدن کتابخانهها و عکسبرداری از بعضی مخطوطات به تبريز رفتم و کتابخانههای آنجا را ديدم و از مقداری از کتابهای خطی يادداشت برداشتم، از جمله کتابخانۀ خاندان محترم ثقة الإسلام بود که آقای دانشپژوه سال پيش يکبار آن را ديده بود و يادداشتهايی از 33 کتاب و مجموعه آن فراهم کرده بود... اين جانب نيز با فرصت بيشتری بقيه کتابهای اين کتابخانه را ديده و همۀ آن را فهرست کردم. (انتشارات دانشگاه تهران دفتر هفتم، فهرست نسخههای خطی کتابخانۀ ثقة الاسلام در تبريز، از سيد عبدالعزيز طباطبائی، ص 531)
استاد ايرج افشار می نویسد:
در طول سالهايی که با محمدتقی دانشپژوه به دنبال نسخههای خطی اين سو و آن سو میبوديم غالب جاها ياد طباطبائی به ميان میآمد و معلوم میشد عاشقانه بدان گوشهها سر زده بوده است. (کلک ، فرودين 1375، شماره 75 ـ 73، ص 111)
از جملاتی که استاد دانش پژوه در این دیدار فرمودند این بود:
آشنايی من با ايشان در تهران آغاز شد، و پس از آن در قم ايشان را ديدم، بعدها در اماکن مشرفه، در عراق با ايشان بيشتر آشنا شدم. در طول زندگی همۀ سرگذشتمان با هم خاطره است، در همانجا در عراق بود که من مريد ايشان شدم، چه هيچ آخوندی مثل او چنان پر اطلاع نديده بودم، او بی نظير است، برای معرفی وی به خودشان مراجعه کنيد او بهتر میتواند تلاش خود را بازگو کند، البته ايشان نياز به معرفی ندارند، من سفارش میکنم که طلاب قدرش را بدانند».
1
در حین تنظیم این گفتار در سال 1375 هجری شمسی برای چاپ در یادنامه محقق طباطبائی، خبردار شدم که استاد دانش پژوه در ساعت 10 صبح روز سه شنبه 27 آذرماه دنیای دانش را تنها گذاشته دار فانی را وداع کرد. روانش شاد و خدایش بیامرزاد.
کنگره هزاره شیخ طوسی، سال 1348 هـ. ش.، نفر اول از سمت راست نشسته استاد محمدتقی دانش پژوه، نفر اول از راست ایستاده محقق طباطبائی
در حین تنظیم این گفتار در سال 1375 هجری شمسی برای چاپ در یادنامه محقق طباطبائی، خبردار شدم که استاد دانش پژوه در ساعت 10 صبح روز سه شنبه 27 آذرماه دنیای دانش را تنها گذاشته دار فانی را وداع کرد. روانش شاد و خدایش بیامرزاد.