مقالات
صفحه اصلی   /   مقالات   /   تراجم و رجال   /   جایگاه علمی اجتماعی ابن مخلد، از اساتید سنی مذهب شیخ طوسی
جایگاه علمی اجتماعی ابن مخلد، از اساتید سنی مذهب شیخ طوسی
جایگاه علمی اجتماعی ابن مخلد، از اساتید سنی مذهب شیخ طوسی
شیخ الطائفه ابوجعفر محمد بن حسن بن علی طوسی (385-460ﻫ/995-1067م)، فقیه، اصولی، متکلّم، مفسّر، ادیب، محدّث و از بزرگترین دانشمندان جهان تشیّع است. در عظمتش همین بس که وی در اکثر رشته‌های علوم اسلامی در میان شیعه مؤسس، بنیان‌گذار و صاحب مکتب بوده است1
در این رابطه مرحوم محقّق سید عبدالعزیز طباطبائی قدس سره در مقاله‌ی محقّقانه‌ی خود «شخصیّت علمی و مشایخ شیخ طوسی» به تفصیل در باب هر یک از علوم اسلامی به معرّفیِ جایگاه ویژه‌ی شیخ الطائفه پرداخته و ایشان را بنیانگزار این علوم نزد شیعه دانسته است. رکـ : میراث إسلامی إیران: 2/361ـ412.
. لذا معرّفی هرچه بهترِ استادان این شخصیت بزرگ اسلامی به روشن شدن هرچه بیشترِ جوانب مختلف زندگیِ علمی ایشان خواهد انجامید. پیش از این در مقاله‌ای مستقل به معرّفی یکی از اساتیدِ مجهول ایشان پرداخته بودیم2
این مقاله تحت عنوانِ «حياة شيخ الشرف العُبَيْدُلي أحد مشايخ السيد الشريف المرتضى والشريف الرضي والشيخ الطوسي» بوده است که در مجلّهٔ تراثنا، شمارهٔ 102 به چاپ خواهد رسید.
و اینک به شرح حال یکی از مشایخِ سنی وی خواهیم پرداخت.
أبوالحسن محمّد بن محمّد بن محمّد بن إبراهيم بن مَخلَد بغدادی (ح 320-419ﻫ/932-1028م) از اساتید حنفی مذهبِ3
در اینکه ایشان از اساتید عامی مذهب شیخ بوده شکی نیست چرا که این مطلب هم از روایاتی که ایشان نقل کرده است بر می‌آید (برای نمونه ﻧﻜ : طوسی، امالی: 389=854) و هم در اجازه نامه‌ای که علّامه حلّی به بنوزهره داده است وی در زمره‌ی مشایخ سنّی مذهب شیخ آمده است (رکـ : الاجازة الکبیرة، در: بحارالأنوار: 107/136)، و اما اینکه وی حنفی مذهب بوده است از گفتار خطیب بغدادی قابل استفاده است که گفته: «ابن مخلد با فقه بر مذهب اهل عراق آشنا بوده است» (رکـ : تاریخ بغداد: 3/405ـ451=1618)، چنان‌چه شمس الدین ذهبی نیز همین‌گونه استفاده نموده و در نقل همین گفتار از خطیب بغدادی به جای «مذهب أهل عراق» تعبیر «مذهب ابوحنیفه» آورده است (رکـ : العبر: 3/135 قس: ابن العماد حنبلی، شذرات الذهب: 3/214).
شیخ طوسی است. شیخ در ربیع الأوّلِ سالِ 417ﻫ/1027م در منزل این استاد در بغداد4
منزل وی در درب سلولی واقع در محلّه‌ی قطیعه در بخش غربی بغداد بوده است. (طوسی، امالی: 389=853). از سوی دیگر منزل وی باید در محلّه‌ی کرخ بوده باشد که احتمالاً قطیعه بخشی از آن بود است، چرا که وی اموالش را در حدود سال 417ﻫ در جریانی که حکومت وقت از اهالی کرخ اخذ می‌نمود از دست داد. (رکـ : ابن جوزی، المنتظم: 15/192).
حاضر شده و احادیثی را بر وی قرائت می‌نموده یا آن‌چه بر وی قرائت می‌شده استماع می‌کرده است5
طوسی، امالی: 382=822.
. بر اساس آنچه در پایان جلد اول و آغاز جلد دومِ کتابِ امالی طوسی آمده، شیخ 51 روایت را از ابن مخلد بر شاگردان خود املاء نموده است6
امالی : 382ـ394. خوشبختانه از جزوه‌ی امالیِ ابن مخلد و همان حدیثهائی كه او در سال 417ﻫ در بغداد بر شیخ طوسی و سایر شاگردان املاء می‌كرده، نسخه‌ای كه خط خود او به همان تاریخ 417ﻫ بر آن هست در كتابخانه‌ی ظاهریه‌ی شام محفوظ است (رکـ : ياسين محمّد السَّوّاس، فهرس مجاميع المدرسة العُمَريّة في دار الكتب الظاهريّة بدمشق: 468ـ469=3826/6؛ بخش های دیگری نیز در: فهرس مخطوطات دار الكتب الظاهريّة بدمشق ـ المنتخب من مخطوطات الحديث: 108-109).
.
ابن مخلد بنا به گفته‌ی شاگردِ دیگرش خطیب بغدادی7
برای روایت خطیب از ابن مخلد رکـ : تاريخ بغداد:2/431، و همچنین برای تصریح وی به نقل از ابن مخلد رکـ : 3/450ـ451=1618.
به سال 329ﻫ/940م دیده به جهان گشود8
تاريخ بغداد:3/450ـ451=1618.
سالی که نمی‌توان درستی آن را تأیید نمود، چرا که وی در سال 339ﻫ/950 م که بنا به گفته‌ی خطیب باید در آن زمان ده ساله بوده باشد، در درس اساتیدی همچون ابن الأُشنانی (د. 339ﻫ) و محمّد بن عمرو بن البختری (د. 339ﻫ) و اسماعیل بن محمد الصفار (د. 341ﻫ) و ابن السمّاك (د. 344ﻫ) و ابوعمر الزاهد (د. 345ﻫ) و خلدی (د. 348ﻫ) و احتمالا دیگر اساتیدش حاضر شده است9
در بخش اساتید بیشتر راجع به این ایشان سخن خواهیم گفت.
، در آن هنگام اسماعیل بن محمّد الصفّار ـ به طور مثال ـ 92 سال داشته و بعید است در درس چنین استادی، کودکی ده ساله را جای دهند10
وضعیّت دیگر اساتید وی نیز تفاوت چندانی ندارد، به طور مثال : ابن البختری در این زمان 88 ساله بوده و ابوبکر النجاد 86 سال داشته است.
. بنابراین می‌توان سال تولد وی را حدود یک دهه قبل، یعنی در حدود320ِ هجری دانست11
باید توجه داشت که بیشتر از این تغییر را نمی‌توان روا دانست، چرا که وی چنانچه خواهد آمد به سال 419 هجری از دنیا رفته است و اگر تولد وی را حدود 320 هجری بدانیم در هنگام مرگ حدود 100 سال داشته است.
.
وی پس از آنکه در سن نوجوانی در درسِ اساتیدِ بنامی حضور یافت، رفته رفته به جمعِ دانشمندانِ بغداد درآمد. ابن مخلد مال زیادی را از راهِ تجارت کسب نمود12
ابن تغری بردى، النجوم الزاهرة: ‏4/270.
و در سالِ 416ﻫ/1025م برای فرار از مصادره‌ی دارائی‌هایش به مصر رحلِ اقامت کرد و یک سال در آنجا ماند13
ابن جوزی، المنتظم: 15/192.
سپس به سال 417ﻫ به شهر خود بازگشت و در منزلش به تدریس حدیث پرداخت14
شیخ طوسی، الأمالي: 389.
اما سرانجام گرفتار پرداخت اقساطیِ اموالش به حکومت گشته و همین، به از دست دادنِ تمامیِ دارائی‌هایش انجامید، بگونه‌ای که از خود در زمان مرگش ـ که در ربیع الأول سال 419ﻫ/1028م واقع گشت ـ حتی کفنی که آن را به گور برد باقی نگذاشت و خلیفه‌ی وقت القادر بالله کفنی از کفن‌های خود را برای دفن وی فرستاد15
ابن جوزی، المنتظم: 15/192؛ همچنین ﻧﻜ : خطیب بغدادی، تاريخ بغداد:3/450ـ451= 1618.
.
از اساتیدِ وی ـ که البته به طور اجمال نامِ بیشترِ ایشان را ذکر کردیم ـ می‌توان به افراد زیر اشاره نمود:
1. أبوالحسين عمر بن الحسن بن علي بن مالك الشيباني، معروف به ابن الأُشناني (د. 339ﻫ/951م). همانگونه که پیش از این هم گفته شد ابن مخلد در نوجوانی به منزل ابن الاُشنانی رفته و حدیث استماع می‌نمود.16
شیخ طوسی، الأمالي: 382.
و به همین دلیل خطیب بغدادی وی را آخرین شخصی می‌داند که از ابن الاُشنانی که در همان سال درگذشته است روایت کرده است17
تاريخ بغداد:3/450ـ451=1618.
.
2. أبو جعفر محمد بن عمرو بن البختري بن مدرك الرزاز (251-339ﻫ/865-950م). از آن رو که وی نیز در همان سالِ درگذشتِ ابن الأُشنانی درگذشته است و ابن مخلد در آخرین سالِ زندگانیِ این استاد از وی استماع حدیث می‌نمود18
شیخ طوسی، الأمالي: 391. همچنین ﻧﻜ : خطیب بغدادی، تاریخ بغداد: 3/367 و 450ـ451= 1618.
ابن جوزی وی را آخرین شخصی دانسته که از ابن البختری روایت کرده است19
المنتظم: 15/192.
.
3. أبو علي إسماعيل بن محمد بن إسماعيل بن صالح البغدادي الصفار (247-341ﻫ/ 861-952). با توجه به آنچه پیش از این نسبت به روایتِ ابن مخلد از ابن الأُشنانی و ابن البختری گذشت، روایتِ وی از صفار نیز در سن نوجوانی کاملاً طبیعی به نظر می‌رسد20
برای مراجعه به روایت وی از صفار رکـ : خطیب بغدادی، تاریخ بغداد: 2/431. همچنین ﻧﻜ : 3/450ـ451 =1618.
. چرا که او ـ با توجه به سالِ درگذشتِ صفّار ـ باید در حدود 339 تا 341 هجری به درس این استاد نیز حاضر شده باشد. به همین جهت است که ابن جوزی در این مورد نیز ابن مخلد را آخرین راوی از صفار بشمار آورده است21
المنتظم: 15/192.
.
4. أبو عمرو عثمان بن أحمد بن عبدالله بن يزيد الدقاق معروف به ابن السماك (د. 344ﻫ/955م). بنا به گفته شیخ در امالی وی در همان سال 339 هجری در مجلس املای این استاد نیز حاضر گشته و استماع حدیث می‌نموده است22
الأمالي: 386. همچنین ﻧﻜ : خطیب بغدادی، تاریخ بغداد:3/450ـ451=1618.
.
5. أبو عمر محمد بن عبد الواحد المطرز الأبيوردي الخراساني مشهور به زاهد (د. 345ﻫ/956م). شیخ طوسی در مورد این فرد نیز گفته است که ابن مخلد در همان سال 339 از وی استماع حدیث نموده است23
الأمالي: 384.
. وی کتاب مناقبی داشته است که ظاهراً سید بن طاووس (589-664ﻫ/1193-1265م) از این کتاب روایاتی را در مناقبِ اهل بیت نقل نموده است24
رکـ : سعد السعود: 284 ـ 285.
. شاید به همین سبب در مذهب او تردید شد، چرا که گفته شده است صاحب ریاض وی را امامی مذهب می‌دانسته است25
آقابزرگ تهرانی، الذریعة: 2/68=273.
.
6. أبو محمد جعفر بن محمد بن نصير بن القاسم مشهور به خلدی (253- 348ﻫ/ 867-959م). ابن مخلد از این فرد نیز بنا به نقل شیخ طوسی در سال 339 هجری روایت شنیده است26
الأمالی: 389. همچنین ﻧﻜ : خطیب بغدادی، تاریخ بغداد: 3/450ـ451=1618.
.
7. أبو بكر أحمد بن سلمان بن الحسن بن إسرائيل النجاد (253- 348ﻫ/867-960 م). خطیب بغدادی این عالمِ حنبلی27
در رابطه با مذهب وی رکـ : ذهبی، سير أعلام النبلاء:15/520ـ521=285.
را از اساتیدِ روائیِ ابن مخلد بر شمرده است28
تاریخ بغداد:3/450ـ451=1618. همچنین ﻧﻜ : ابن جوزی، المنتظم:15/192.
.
8. ابو بكر الشافعي محمد بن عبد الله بن إبراهيم بن عبدويه البزاز (260-354ﻫ/ 874-965 م). خطیب بغدادی در تاریخِ خود شخصی به نام ابوبکر الشافعی را در زمره‌ی اساتیدِ روائیِ ابن مخلد بر شمرده است29
تاريخ بغداد:3/450ـ451=1618.
که منظورِ وی همین شخص است30
باید توجه داشت که در اینجا منظورِ خطیب، أبو الحسن محمد بن إبراهيم بن يوسف الكاتب که بنا به گفتارِ شیخ طوسی وی نیز به ابوبکر الشافعی شهرت داشته (الفهرست: 208ـ 209= 600) نیست.
.
9. أبو بكر بن عبيد بن الفضل بن سهل بن بيري الواسطي (زنده به تاريخ 400ﻫ/ 1009م). بنا به گزارش ابن جوزی، ابن مخلد در اوایل سده‌ی پنجم هجری از این فرد روایت کرده است31
المنتظم:15/192.
. به نظر می‌آید این اظهار نظر، بر اساسِ سال فوتِ ابن مخلد بوده باشد، دورانی که در آن حدود 90 سال داشته است! از سوی دیگر، گزارشِ دیگری مبنی بر استماعِ حدیث در سنین بالا از وی در دست نیست.

از شاگردان وی جز شیخ طوسی و خطیب بغدادی که ذکر ایشان گذشت، ابن جوزی، أبو نصر سلمان بن الحسن بن عبدالله (ح370-471ﻫ/980-1078 م) را از شاگردانِ روائی ابن مخلد دانسته‌اند32
المنتظم:15/192.
.
با توجه به سخنان پیش گفته اكنون روشن است که جایگاهِ روائیِ وی بخاطر عمر بلندش و اینکه در نوجوانی از مشایخی روایت شنید که در همان دوران درگذشته‌اند، جایگاهی بس ویژه بوده است تا جائی که به باورِ ابن کثیر، «اعتبار بالای روایاتش منحصر بفرد بوده است»33
البداية والنهاية:12/25.
. ابن تغری بردى هم در وصف او می‌نویسد که «وی در حالی دارِ دنیا را بدرود گفت که روایاتِ هیچ دانشمندی، اعتبار و جایگاه روایاتش را نداشت»34
النجوم الزاهرة:4/270.
.
در انتها متذکر می‌شویم که در پژوهشهای حدیثی، باید کمال دقّت را به خرج داد تا ابن مخلدِ ما با «أبو الحسن محمد بن محمد بن مخلد أزدی» (د. 468ﻫ/1075 م)35
ﻧﻜ : سمعانی، الأنساب:2/73ـ74.
که کمی پس از وی می زیسته است اشتباه نگردد، شخصی که شمس الدین ذهبی (د. 748ﻫ/1347 م) تراجم نگارِ بزرگ اهل تسنن، به خطایی آشکار، شاگردانش را در شرحِ حالِ ابن مخلدِ ما به عنوان شاگردان وی جای داده است36
رکـ : سیر أعلام النبلاء: 17/370ـ371=233. از این میان می‌توان به علی بن طاهر موصلی متولد سال 404 هجری و أبوبكر أحمد بن علی طريثيثی (ترشیزی) متولد سال 411 هجری و أبوالقاسم بن بيان رزاز متوفای سال 510 هجری اشاره کرد که از ابن مخلد ازدی روایت می‌کرده‌اند و سن ایشان اقتضای روایت از ابن مخلدِ ما را ندارد.
. همچنین قریب به اتفاق روایاتی که در کتاب تاریخ دمشق آمده و در سند آنها ابن مخلدِ ما موجود است دچار خلل سندی می‌باشند37
برای مثال ﻧﻜ : ابن عساکر، تاریخ دمشق: 4/105و 386؛ 20/312ـ313؛ 33/71 و ...
.
والسلام علیکم ورحمة الله وبرکاته
29/5/1389 ﻫ ش



فهرست منابع
1. الإجازة الكبيرة من العلّامة لبني زهرة الحلبي، أبومنصور الحسن بن سديدالدين أبي المظفّر يوسف بن علي بن المطهّر الحلّي (د. 726ﻫ/1325م)، در: بحار الأنوار ، ج107، ص60ـ137، المكتبة الإسلاميّة ـ تهران.
2. الأمالي، شیخ الطائفه ابوجعفر محمد بن حسن بن علی طوسی (385-460ﻫ/995-1067م)، مؤسسة البعثة، ط1(1414ﻫ)، دار الثقافة للطباعة والنشر والتوزيع ـ قم.
3. الأنساب، أبوسعد عبدالكريم بن محمد بن منصور التميمي السمعاني (د. 562ﻫ)، تحقیق: عبد الله عمر البارودي، ط1 (1408ﻫ/1988م)، دار الجنان للطباعة والنشر والتوزيع ـ بيروت.
4. البداية والنهاية، أبوالفداء إسماعيل بن كثير دمشقی (د. 774ﻫ)، تحقيق: علي شيري، ط1 (1408ﻫ/1988م)، دار إحياء التراث العربي ـ بيروت.
5. تاريخ بغداد (تاريخ مدينة السلام)، أبوبكر أحمد بن علی بن ثابت معروف به خطیب بغدادی (392-463ﻫ/1002-1071م)، تحقیق: مصطفی عبدالقادر عطا، ط1(1417ﻫ/ 1997م)، دارالکتب العلمیّة ـ بیروت.
6. تاريخ مدينة دمشق (وذكر فضلها وتسمية من حلها من الأماثل أو اجتاز بنواحيها من وارديها وأهلها)، أبوالقاسم علي بن الحسن ابن هبة الله بن عبد الله الشافعي معروف بابن عساكر (499-571ﻫ/1105-1175م)، تحقیق علي شيري، ط (1415ﻫ/1994م)، دار الفكر للطباعة والنشر ـ بيروت.
7. حياة شيخ الشرف العُبَيْدُلي أحد مشايخ السيد الشريف المرتضى والشريف الرضي والشيخ الطوسي، سید حسین حائری، در: تراثنا.
8. الذریعة إلى تصانیف الشریعة، آقابزرگ تهرانی (1293-1389ﻫ/1876-1970م)، ط2 (1403ﻫ/1982م)، دار الأضواء ـ بيروت.
9. سعد السعود، رضى الدين أبوالقاسم على بن موسى بن جعفر بن محمد بن طاووس الحسني الحسيني (589-664ﻫ/1193-1265م)، ط (1363ﻫ)، منشورات الرضى ـ قم.
10. سير أعلام النبلاء، شمس الدین محمد بن احمد بن عثمان ذهبی (د. 748ﻫ/1347م)، إشراف وتخريج: شعيب الأرنؤوط، تحقيق: حسين الأسد، ط9 (1413ﻫ/1993م)، مؤسسة الرسالة ـ بيروت.
11. شخصیّت علمی و مشایخ شیخ طوسی، سید عبدالعزیز طباطبائی، در: میراث إسلامی ایران: 2/361ـ412.
12. العبر في خبر من غبر، شمس الدین محمد بن احمد بن عثمان ذهبی (د. 748ﻫ/1347م)، تحقيق : د. صلاح الدين المنجد، ط2 (1984م) ـ کویت.
13. فهرس مجاميع المدرسة العُمَريّة في دار الكتب الظاهريّة بدمشق، ياسين محمّد السَّوّاس، ط (1987م)، معهد المخطوطات العربيّة ـ الكويت.
14. فهرس مخطوطات دار الكتب الظاهريّة بدمشق (المنتخب من مخطوطات الحديث)، محمّد ناصر الدين الألباني، ط (1390ﻫ/1970م)، مجمع اللغة العربيّة ـ دمشق.
15. المنتظم في تاريخ الملوك والأمم، أبو الفرج عبد الرحمن بن علي بن محمد بن الجوزي (د. 597ﻫ/1200م)، ط1 (1358ﻫ)، دار صادر ـ بيروت.
16. النجوم الزاهرة في ملوك مصر والقاهرة، جمال الدين أبوالمحاسن يوسف بن تغري بردى الأتابكي (813-874ﻫ/1410-1469م)، وزارة الثقافة و الارشاد القومى، دار الكتب‏ ـ مصر.

  • در این رابطه مرحوم محقّق سید عبدالعزیز طباطبائی قدس سره در مقاله‌ی محقّقانه‌ی خود «شخصیّت علمی و مشایخ شیخ طوسی» به تفصیل در باب هر یک از علوم اسلامی به معرّفیِ جایگاه ویژه‌ی شیخ الطائفه پرداخته و ایشان را بنیانگزار این علوم نزد شیعه دانسته است. رکـ : میراث إسلامی إیران: 2/361ـ412.
  • این مقاله تحت عنوانِ «حياة شيخ الشرف العُبَيْدُلي أحد مشايخ السيد الشريف المرتضى والشريف الرضي والشيخ الطوسي» بوده است که در مجلّهٔ تراثنا، شمارهٔ 102 به چاپ خواهد رسید.
  • در اینکه ایشان از اساتید عامی مذهب شیخ بوده شکی نیست چرا که این مطلب هم از روایاتی که ایشان نقل کرده است بر می‌آید (برای نمونه ﻧﻜ : طوسی، امالی: 389=854) و هم در اجازه نامه‌ای که علّامه حلّی به بنوزهره داده است وی در زمره‌ی مشایخ سنّی مذهب شیخ آمده است (رکـ : الاجازة الکبیرة، در: بحارالأنوار: 107/136)، و اما اینکه وی حنفی مذهب بوده است از گفتار خطیب بغدادی قابل استفاده است که گفته: «ابن مخلد با فقه بر مذهب اهل عراق آشنا بوده است» (رکـ : تاریخ بغداد: 3/405ـ451=1618)، چنان‌چه شمس الدین ذهبی نیز همین‌گونه استفاده نموده و در نقل همین گفتار از خطیب بغدادی به جای «مذهب أهل عراق» تعبیر «مذهب ابوحنیفه» آورده است (رکـ : العبر: 3/135 قس: ابن العماد حنبلی، شذرات الذهب: 3/214).
  • منزل وی در درب سلولی واقع در محلّه‌ی قطیعه در بخش غربی بغداد بوده است. (طوسی، امالی: 389=853). از سوی دیگر منزل وی باید در محلّه‌ی کرخ بوده باشد که احتمالاً قطیعه بخشی از آن بود است، چرا که وی اموالش را در حدود سال 417ﻫ در جریانی که حکومت وقت از اهالی کرخ اخذ می‌نمود از دست داد. (رکـ : ابن جوزی، المنتظم: 15/192).
  • طوسی، امالی: 382=822.
  • امالی : 382ـ394. خوشبختانه از جزوه‌ی امالیِ ابن مخلد و همان حدیثهائی كه او در سال 417ﻫ در بغداد بر شیخ طوسی و سایر شاگردان املاء می‌كرده، نسخه‌ای كه خط خود او به همان تاریخ 417ﻫ بر آن هست در كتابخانه‌ی ظاهریه‌ی شام محفوظ است (رکـ : ياسين محمّد السَّوّاس، فهرس مجاميع المدرسة العُمَريّة في دار الكتب الظاهريّة بدمشق: 468ـ469=3826/6؛ بخش های دیگری نیز در: فهرس مخطوطات دار الكتب الظاهريّة بدمشق ـ المنتخب من مخطوطات الحديث: 108-109).
  • برای روایت خطیب از ابن مخلد رکـ : تاريخ بغداد:2/431، و همچنین برای تصریح وی به نقل از ابن مخلد رکـ : 3/450ـ451=1618.
  • تاريخ بغداد:3/450ـ451=1618.
  • در بخش اساتید بیشتر راجع به این ایشان سخن خواهیم گفت.
  • وضعیّت دیگر اساتید وی نیز تفاوت چندانی ندارد، به طور مثال : ابن البختری در این زمان 88 ساله بوده و ابوبکر النجاد 86 سال داشته است.
  • باید توجه داشت که بیشتر از این تغییر را نمی‌توان روا دانست، چرا که وی چنانچه خواهد آمد به سال 419 هجری از دنیا رفته است و اگر تولد وی را حدود 320 هجری بدانیم در هنگام مرگ حدود 100 سال داشته است.
  • ابن تغری بردى، النجوم الزاهرة: ‏4/270.
  • ابن جوزی، المنتظم: 15/192.
  • شیخ طوسی، الأمالي: 389.
  • ابن جوزی، المنتظم: 15/192؛ همچنین ﻧﻜ : خطیب بغدادی، تاريخ بغداد:3/450ـ451= 1618.
  • شیخ طوسی، الأمالي: 382.
  • تاريخ بغداد:3/450ـ451=1618.
  • شیخ طوسی، الأمالي: 391. همچنین ﻧﻜ : خطیب بغدادی، تاریخ بغداد: 3/367 و 450ـ451= 1618.
  • المنتظم: 15/192.
  • برای مراجعه به روایت وی از صفار رکـ : خطیب بغدادی، تاریخ بغداد: 2/431. همچنین ﻧﻜ : 3/450ـ451 =1618.
  • المنتظم: 15/192.
  • الأمالي: 386. همچنین ﻧﻜ : خطیب بغدادی، تاریخ بغداد:3/450ـ451=1618.
  • الأمالي: 384.
  • رکـ : سعد السعود: 284 ـ 285.
  • آقابزرگ تهرانی، الذریعة: 2/68=273.
  • الأمالی: 389. همچنین ﻧﻜ : خطیب بغدادی، تاریخ بغداد: 3/450ـ451=1618.
  • در رابطه با مذهب وی رکـ : ذهبی، سير أعلام النبلاء:15/520ـ521=285.
  • تاریخ بغداد:3/450ـ451=1618. همچنین ﻧﻜ : ابن جوزی، المنتظم:15/192.
  • تاريخ بغداد:3/450ـ451=1618.
  • باید توجه داشت که در اینجا منظورِ خطیب، أبو الحسن محمد بن إبراهيم بن يوسف الكاتب که بنا به گفتارِ شیخ طوسی وی نیز به ابوبکر الشافعی شهرت داشته (الفهرست: 208ـ 209= 600) نیست.
  • المنتظم:15/192.
  • المنتظم:15/192.
  • البداية والنهاية:12/25.
  • النجوم الزاهرة:4/270.
  • ﻧﻜ : سمعانی، الأنساب:2/73ـ74.
  • رکـ : سیر أعلام النبلاء: 17/370ـ371=233. از این میان می‌توان به علی بن طاهر موصلی متولد سال 404 هجری و أبوبكر أحمد بن علی طريثيثی (ترشیزی) متولد سال 411 هجری و أبوالقاسم بن بيان رزاز متوفای سال 510 هجری اشاره کرد که از ابن مخلد ازدی روایت می‌کرده‌اند و سن ایشان اقتضای روایت از ابن مخلدِ ما را ندارد.
  • برای مثال ﻧﻜ : ابن عساکر، تاریخ دمشق: 4/105و 386؛ 20/312ـ313؛ 33/71 و ...
نویسنده: سید حسین حائری
منبع:
کتاب شیعه، شماره سوم.